Sunday, December 04, 2005

توده ای ، سلطنت طلب و حزب الله ای

دو روی سکه بخش یکم
پیش ازاینکه با هم گفتگوی خود را درمورد دوروی سکه آغاز کنیم. خواستم درمورد اینکه چرا برای نوشته خود نام دوروی سکه را برگزیده ام با شما سخن کوتاهی داشته باشم
اساسا" هدف من این بود که دراین نوشته گفتگوی داشته باشیم درمورد مثلث یا سه گوش شوم. یعنی سلطلنت طلب ، شاه و حکومت مورثی، حزب الله ای ، ولایت فقیه و حکومت مورثی وتوده ای و حکومت کمونیستی. اما ازآنجائیکه حزب توده وتوده ای ها دراین هشتاد سال گذشته تنها نقش مخالف رژیم یا اپوزیسیون را داشته اند. ودر این زمان هشتاد سال درایفای نقش خود بنام مخالف رژیم یا اپوزیسیون وبا کارکرد وسیاست های خود. ویرانیهای که درکشورمان ایران سبب گردیده اند اگربیشترازویرانیهای شاه وشیخ نباشد کمتراز آنها نیست. خواستم که دراین نوشته باهم نگاهی داشته باشیم به دوجریان خون آشام و ویرانگر.یعنی شاه و شیخ که درمدت بیش از1500سال ازحکومت برخورداربوده اند وهستند. و نتایج بدست آمده ازاین دوجریان خون آشام وویرانگرن. به همین دلیل من نام دوروی سکه را برای نوشته برگزیدم
امید آنکه درنوشته دیگربتوانیم کارکرد وسیاست های ویرانگروخانمانسوزحزب توده وتوده ایها را درکشورمان ایران درگذشته بنام اپوزیسیون واکنون درنقش به اصطلاح مخالف و درکارکرد خود بعنوان ستون پنجم رژیم جمهوری اسلامی بررسی نمایم
با این پیشگفتار کوتاه میرویم تا با هم مورد دو روی سکه را پیگیریم

درزمان بیش از1500 سال درکشورمان ایران دوگونه آفت، دوگونه بیماری تاکنون مردم ایران به سیه روزی کشانیده و کشور ایران را به ویرانه ای تبد یل کرده
این دوآفت ویرانگر وخانمانسوزکدامین هستند؟
این چه کسانی هستند که تاکنون سبب ادامه ویرانگری این گونه آفت، این دوبیماری ویرانگردرسرزمینی بنام ایران شده اند؟
درمان درد کجاست؟
چه باید کرد؟
چگونه باید چاره اند یشی نمود؟

ما دراین نوشته کوتاه می خواهیم به بررسی و شناخت این دوآفت خانمانسوزوویرانگربه پردازیم. امید اینکه با شکافتن و بازکردن مشکل ونگرشی درست، بتوانیم باهم روزنه ای دراین دریای ازتاریکیها ایجاد کنیم. باشد که در پرتوی نور دانش و آگاهی، کیاست وفراست، خرد مندی ودوراندیشی، مدیریت و درایت، همفکری ،همکاری وکوشش شبانه روزی خود. خیزشی را سبب گردیم

آنچه برای بیشتر انسانهای آزادیخواه و بویژه برای بیشترمردم ایران روشن میباشد. اینکه مردم ایران درزمان بیش از 1500سال زیر باردو جریان خون آشام که همچون دراکولا به مکید ن خون برای زندگی انگلی خود ادامه داده اند و میدهند خم و متلاشی شده. یکی ازاین دوجریانها، جریان شاه زادگان، درباریان و تاج و تخت شاهان بوده ومیباشد و جریان دیگرآخوندهای مزدور و بیگانه پرست، منبر ومساجد وحوزه های فتنیه
ما میبایست بدرستی بدانیم، تا روزی که مردم ایران اززیرسلطه این دوجریان خانمانسوز وویرانگررهای نیابند یا به زبان دیگرتا این دوجریان برای همیشه ازروی دوش مردم ایران برداشته نشود. ما مردم ایران نه به آزادی ودمکراسی دست خواهیم یافت نه خواهیم توانست کشورویران شده ایران را بسازیم
این دو جریان یکی خود را بنام سلطنت طلب و شاه دوست معرفی میکند و شاه را سایه خدا میداند و مردم ایران را بند گان حلقه بگوش و دیگری خود را حزب الله ای و آخوند را ولایت فقیه که تنها جانشین و نماینده امام و خدا ا ست و مردم ایران را امت و مقلد ینی کورو کر

اکنون این پرسش را میتوان دراینجا بیان کرد وآن اینکه چه کسانی ازاین دو جریان فکری ویرانگر پشتیبانی کرده ومیکنند؟ آنچه مسلم است اینکه هردوی این دوجریان برای اداره امور وحاکمیت خود برمردم. باهمکاری وهمد ستی یکدیگر تشکیلات وسازماندهی ویژه خود را بوجود آورده اند

جریان یکم به سرکردگی شاهزادگان ودرباریان که خود را سلطلنت طلب و شاه دوست معرفی کرده ومیکنند و خواهان حکومت پادشاهی مورثی بوده وهستند. تشکیل شده است از گروه سرمایه داران، کارخانه داران، پولدارها، دلالها، طبقات اشراف و بالای جامعه، بخشی ازآخوندها و اربابان خارجی آنان
اینان برای حفظ جایگاه برترخود. خواهان رژیمی و سیستمی هستند. که نه تنها ازمنافع آنان دفاع کرده وبکند. بلکه دست آنان را برای چپاول هرچه بیشتر و بیشتر وکسب مال و پست های بالا تر آزاد نیز گذاشته وبگذارد. اینان هیچ زمانی جان و مال خود را به خطر نه انداخته ونمی اندازند تا به برپای این سیستم ورژیم دلخواه خود دست بزنند. بلکه این جریان فکری با یاری گرفتن از کلیه امکانات مالی، سیاسی خود و یاری گرفتن ازاربابان درونی و بیرونی به فریب مردم عادی پرداخته وبا سوء استفاده کردن از احساسات ملی، میهنی، واحساسات کورکورانه مذهبی مردم، آنان را بنام ارتشی، ژاندارم، پاسبان، جاسوس، زندانبان، شکنجه گر، مامورترور و غیره بکار گرفته و میگیرد و با شستشوی مغزی وبدور نگهداشتن آنان ازکسب دانش و آگاهی همه جانبه. آنان را دربرابرمردم قرارداده ومیدهند. تا بدین وسیله آنان را برای برپای سیستم و رژیم مورد دلخواه خود بکارشان گیرند

جریان دوم به سرکردگی آخوند های مزدور وبیگانه پرست که خود را روحانی مینماند ونامهای همچون آیت الله ،حجت الااسلام وغیره نیزبرای خود انتخاب کرده اند، خواهان حکومت ولایت فقثه ای مورثی بوده وهستند. اینان نیز کوشش کرده ومیکنند تا با درراس کار قرار گرفتن و کسب قدرت سیاسی ومالی. آقای واربابی مردم را بد ست گیرند
اینان نیزهمانا بدلیل مزدوربودن وافکارنژاد پرستانه عربی و منافع فردی، قومی و خاندانی. خواهان رژیمی یا سیستمی مذهبی هستند که آقای و اربابی آنان را در جامعه حفظ کرده وبکند ودستشان را برای اداره کلیه امور کشوری درهر زمینه باز بگذارد. اینان خواهان سیستمی هستند که دراین سیستم تمامی کارهای کلیدی را خود بدست گرفته وبرای خود پست و مقام ولایت فقیه ای یعنی قدرت خدایانه کسب کرده. تاهرچیزی را که برخلاف آنان میباشد. بنام مخالفت باخدا ومذهب نابود ش کنند. خطرناکترین وفاشیستی ترین روشهای این قوم وحشی حاکم برمردم و کشورایران. این بوده و هست که اینان تمامی مخالفان خود را با وحشی ترین روشها میکشند. چراکه اینان نه تحمل فکری مخالفان خود را دارند نه تحمل فیزیکی آنان را. کشتن مخالفان خود بخش بزرگی ازتفکر وفرهنگ این قوم آدمکش را تشکیل داده و میدهد
این قوم آخوند وحشی وآدم کش. شوربختانه توانسته ازبرکت وجود عوامل نادان، گول خورده ومغزشستشوهای ایرانی. درکشوری بنام ایران به این اهداف شوم خود به آسانی دست بابند

این جریان دوم یعنی قوم وحشی آخوند. نیزبرای برپای چنین سیستمی همانند جریان یکم که بدان اشاره گردید، ازتوده های مردم عادی سوء استفاده کرده ومیکنند
اینان نیزبا یاری گرفتن ازمنابر، مساجد، حوزه های فتنیه، کمک های مالی بی حساب و کتاب سهم به اصطلاح امام، خمس و زکات، یعنی پولهای غارت شده مردم فریب خورده، درآمد بتکده های بنام مراکزموقوفه، کمک مال و همد ستی گروهی ازسرمایه داران، دلالها، بازاریان و یاری گرفتن از اربابان خارجی وامروزه با در دست داشتن تمامی امکانات کشور. به اجیر کردن مردم می پردازند و با تبلیغات زهرآگین وشستشوی مغزی، ازاحساسات کورکورانه مذهبی ایچاد شده و شعار توخالی میهن دوستی، آنان را بنام بسیچی، پاسدار، ارتشی، ژاندارم، پاسبان، جاسوس، زندانبان، شکنجه گر، مامورترور و غیره بکار گماشته وبا دادان جنگ افزار بد ستشان آنان را در برابرمردم قرارداده و به کشتار و سرکوب مردم می پردازند
ما سخنی با سردمداران این دو جریان فکری ویرانگر، سرسپرده وعوامل بیگانه که خود را تافته ای جدا بافته وارباب مردم میداند وکارشان اجرای ماموریت های داده شده به آنان و پرکردن جیب خود وخانواده هایشان میباشد، نداریم

اما سخن ما با بخش بزرگی ازمردم عادی است که این گروه ازاحساسات ملی، میهنی، مذهبی و ناآگاهی آنان سوء استفاده کرده ومیکنند وسپربلایشان قرارداده ومیدهند، تاهمانگونه که گفته شد بعنوان ارتشی، ژاندارم، پاسبان، زندانبان، پاسدار، بسیجی، جاسوس، شکنجه گر و مامور ترور و غیره به سرکوب و کشتار مردم به پردازند
سخن ما با این بخش بزرگ همیهنان گرامی است. سخن ما باآن بخش بزرگی ازهم میهنان است که نا آگاهانه و به ناچار در مراکزرژیم جمهوری اسلامی کارمیکنند وجنگ افزاربدستشان داده شده تا به مخوفترین و جنایت کارترین رژیم زمانه، یعنی جمهوری ننگین اسلامی خدمت کنند

هم میهن وهم میهنانی که به عنوان ارتشی، ژاندارم، پاسبان، بسیچی، پاسدار یا بهتر بگویم گماشتاگان و دهها نام دیگر کار میکنید. یا بهتر بگویم به کارتان گماشته اند. شما گمان میکنید با این کار خودتان ازمیهن خود دفاع کرده ومیکنید
شما که خود به پائین ترین طبقه جامعه تعلق داشته ودارید. شما که آباد و اجدادتان شبانه روز برای سیرکردن شکم گرسنه خود و فرزندانشان بوسیله خون آشامان به بیگاری و کارهای جان فرسا کشیده شدند و سرانجام نیز بدون اینکه در این کشور چیزی را مالک باشند. بدون اینکه یک سرپناهی مناسب برای سکونت داشته باشند. بدون اینکه درآمد شان کفاف مخارج زند گیشان را بدهد. دردریای از بد بختی، فلاکت و گرسنگی جان باختند. هم اکنون نیز شما و بستگان شما، شما و آشنایانت، شما و بیشترهم میهنانت ازکمترین امکانات رفاهی برخوردار نیستید. اما آنانیکه شما را یه این کار گماشته اند ازاین نا آگاهی شما سوء استفاده کرده ومیکنند و به کار چپاول و غارتگری در ایران و خارج از ایران سرگرم بوده ومیباشند

هم میهن، آیا این میهن، این کشوری که شما ازآن سخن میگوی میهنی است برای شما یا زندانی میباشد برای شما و دیگرهم میهنانت؟ زندانی که درآن هزاران هم میهن شما ازکوچکترین آزادی های فردی واجتماعی برخوردارنبوده ونیستند. یک کاربرای اداره امورزندگی خود و خانواده شان، یک سرپناه برای آسایش خود وخانواده شان نداشته و ندارند. آیا شما میخواهی ازچنین میهنی دفاع کنی و جان خو را فدایش نمائی؟

هم میهن. بگذارآن سرمایه داران، بگذارآن کارخانه داران، پولداران و دلا لهای بیهویت که سرمایه های خود را درهر کجای جهان که خواستند و می خواهند بکار میبرند، تا با چپاول بیشتری دست به غارت وخون ریزی زده وبزنند، ازاین کشور دفاع کنند. نه من و شما که چیزی جز یک شعار توخالی میهن پرستی نداشته ونداریم
هم میهن گرامی که کوچکترین چیزی را درآن کشور مالک نبوده ونیستی جزیک شعارتوخالی میهن پرستی واحساسات کورکورانه مذهبی. سخن ما با شما میباشد
با شما که به عنوان پاسدار، بسیجی یا مامورجاسوس رژیم جنایت کارجمهوری اسلامی کارمیکنید. سخن ما با شما است که خود را بی تفاوت میدانید. سخن ما با شماست که با شستشوی مغزی شما را نسبت به هر چیزی که به آینده شما و دیگرهم میهنانت پیوند دارد، بی تفاوتت کرده اند
سخن ما این است که کمی با خود خلوت کنی وپیرامون خود، دوستان، آشنایان، بستگان ودیگرهم میهنان وخدایان حاکم برمردم ایران وکشورایران فکرکنی وبه اندیشی که شما ازچه چیزی دراین کشوردفاع کرده ومیکنید؟ برای چه رژیمی کارکرده ومیکنید؟ شاید بخود آی ومتوجه شوی که بهتراست کمترآلت دست سوداگران قرارگرفته وبیشترازاین به هم میهنان وکشورت ایران پشت نکنید

هم میهن. بگذارکسانی ازاین کشوربه اصطلاح اسلامی ورژیم مقدس دفاع کنند. که داری پست ومقامی هستند وزیرلوای پستهای مردم فریبانه به دزدی وعیاشی پرداخته ومی پردازند
بگذارسرمایه داران و کاخانه دارانی که دیگرحساب پولهایشان ازدستشان دررفته وخود و فرزندانشان یا دراروپا وامریکا درس میخوانند وزندگی میکنند یا درهمان کشوری که شما و بیشترهم میهنانت با هیولای گرسنگی، بیکاری، خفقان، ترور و وحشت، زندان و شکنجه، بی خانمانی و بیماری، خودفروشی واعتیاد، اعدام و تیرباران، بدارآویختن، سنگسار، دست و پا بریدن، چشم ازحدقه درآوردن وهزاران گرفتاری دیگردست پنجه نرم کرده ومیکنند وسردمداران رژیم خود در درون آن کاخها و قصرها به زندگی مجلل و مرفه و فرزندانشان درمدارس ویژه به درس خواندن و در مراکز ویژه به عیاشی پرداخته ومی پردازند ازاین کشور به اصطلاح اسلامی و رژیم مقدسش دفاع کنند

به هرروی ما می خواهیم گفتگوی خود را دراینجا جمع بندی کرده وکم کم به آن پایان دهیم
دوروی سکه تشکیل شده از سلطنت طلبها وشاه دوستها که شعار دیکتاتوری پادشاهی مورثی را داده ومی دهند و خواهان رژیم سلطنتی بوده وهستد که درآن شاه سایه خدا است ومن وتو برده ای بیش نیستیم
آخوند و حزب الله ای آلت دست اونیز، شعارجمهوری دیکتاتوری اسلامی داده ومیدهند وخواهان رژیم جمهوری اسلامی هستند که درآن آخوند قدرت خدایگونه ولایت فقثه مورثی را دارد ومن وشما مقلدانی کروکوربیش نبوده،نیستیم ونخواهیم بود
این یکی تاج و تخت و دربارخود را بردریای ازخون واجساد ایرانیان بخون غلتیده نهاده و دیگری منبر، مساجد و حوزه های فتنیه خود را
رهائی من و شما، رهائی همگی ما، رهائی سرزمین ایران، این است که این سکه را برای همیشه درآتش خشم و خروش، درآتش کسب دانش وآگاهی، درآتش همکاری وهمگامی، درآتش همفکری وهمیاری بسوزانیم و برای همیشه در زباله دان تاریخش به اندازیم. من وتو، ما وشما همه با هم خواهیم توانست با رهائی از دست این دوآفت، این دو بیماری ویرانگر، ایران آزاد، ایران آباد، ایران شیرزنان ودلیرمردان، ایران آزادیخواهان را بنا نمایم ونشان دهیم که ایران نه ایران دیکتاتوری پادشاهان است نه ایران دیکتاتوری جمهوری اسلامی
ایران سرزمین دمکراسی، سرزمین ومهد داتش وآزادی است وخواهد بود.ایران سزمین زندگی، سرزمین سازندگی و شادمانی است. سرزمین آزادیخواهان وانسان هاست. سرزمین مردم دلیرایران است، نه سرزمین خون آشامان شاهان دیکتاتور و ولایت فقیه ها آدمکش و آدمخوار و نه سرزمین کمونیستهای دیکتاتور
دردوروی سکه بخش دوم با هم نگاهی خواهیم داشت به غرب زد گی عرب زد گی و هویت. با سپاس فراوان کوروش

هم میهن گرامی ازآنجائیکه همه ما مسئولیت بزرگی بردوش خود داریم. لذا مبیایست کاری کرد. همگی ما میبایست درمبارزه مان با مدیریت درست کارکنیم؛ ودرمبارزه مان کوچکترین ردپای ازخود برای مزدوران رژیم مگذاریم
شما میتوانی تعدادی کپیه ازاین نوشته گرفته وبه تعداد کپیه ها پاکت وتمبرپستی خریداری نمائید وتعدادی افرادی که میخواهید این نوشته را بخوانند آدرس آنان را روی پاکتها نوشته وبا استفاده کردن ازدستکش پلاستیکی نوشته ها را درون پاکت ها گذاشته وتمبربرروی آنها زده. توجه: برای بستن پاکت وچسباندن تمبربرروی آن ازکمی آب استفاده نمائید و شدیدا" ازاستقاده کردن ازآب دهان خود برای بستن پاکت وچسبانیدن تمبرنامه خود داری کنید. سپس این پاکت ها را درون یک یا چند صندوق پستی انداخته تا ازاین سوی بدست دیگران برسد. به امید پیروزی همگی ما ایرانیان؛ در نبرد با فاشیستی ترین رژیم حاکم برمردم و کشورایران و
ریشه کن کردن پسوندهای و پیشوندهای ننگینی بنام امامزاده، شاهزاده و آقازاده
کوروش ایرانی

No comments: