Friday, January 13, 2006

سخنان امام شش شنبه

پیشگفتار

هم میهن گرامی نبرد بسیار نابرابری درتمامی پهنه کشورمان ایران؛ بین مردم دربند ایران و رژیم جمهوری اسلامی حاکم برایران اشغالی درجریان است. بیشترایرانیان آگاه؛ مبارز و آزادیخواه درتمامی پهنه کشورایران با هرآنچه در توان دارند به مبارزه با این رژیم فاشیستی اسلامی برخاسته اند وجان خود را نیز مایه میگذارند.
رژیم جمهوری اسلامی نیزهرازچند گاهی شعبده بازی بنام اننحابات مجلس و ریاست جمهوری فرمایشی درایران اشغالی به راه انداخته و می اندازد وتمامی امکانات خود را دراختیارگرفته تا بیشروبیشتربه خواسته های ایرانیان بپا خواسته برعلیه رژیم جمهوری اسلامی دهن کجی نماید

گفته میشود که بین 4 تا 5 میلیون ازمردم ایران بیرون ازکشورایران بسرمیرند. اکنون اگرمن وتوی ایرانی برون مرزی احساس مسئولیت بکنیم وبرای خوشگذرانی وهمکاری با رژیم جمهری اسلامی وپشت کردن به هم میهنان درون مرزی وکشورمان ایران به خارج از کشور نیامده ایم. اگرمن و تو نیزدرخارج ازکشور به آن دسته ازمصرف کنند گان کالاهای صادرشده به وسیله صادرات جی های رژیم جمهوری اسلامی نه پیوسته ایم. اگرمن تونیزدرخارج ازکشوربه آن دسته ازتوریستهای رژیم نه پپوسته ایم. باید بدانیم که بعنوان یک پیام رسان و پیام آورمسئولیت بزرگی را بر دوش خود گرفته ایم

اینجانب باید بگویم که ازهمان ابتدا ایمان به این داشتم که ایرانیان برون مرزی میبایست با ایرانیان درون مرزی در پیوند تنگاتنگ باشند وهنورهم به این مسئله ایمان دارم. چرا که ایران ازآن من وایرانی است نه ازآن شیخ وشاه
ولی ما میبایست به این مسئله نیزآگاه باشیم که دراینجا نیزنبرد، نبرد مدیریت بین مردم ایران ازیک سوی ورژیم جمهوری اسلامی ازسوی دیگرمیباشد. ایرانیان برون مرزی میتوانند با مدیریتی که بکارمیرند با رفتن به ایران. نفش پیام رسانی و پیام آوری خود را درپهنه کشورایران وپهنه جهانی به بهترین وجه ممکن انجام دهند. ایرانیان برون مرزی میتوانند با بکارگیری مدیریت درست ترفندهای رژیم را نقش برآب کرده ونگذارند که رژیم ازسکونت آنان درخارج از کشور وسفرشان بهره برداری کند

زمانیکه دردرون ایران مردم عادی ؛ کارگر؛ زن ومرد؛ دانش آموزودانشجو؛ نویسنده وروزنامه نگارازجان مایه میگذارند تا مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی را ادامه دهند. دست کم ما ایرانیان برون مرزی میتوانیم کمی از شعور؛ خرد و دانش خود استفاده نموده وآگاهانه یا نا آگاهانه آب به آسیاب رژیم نریزیم
جمهوری اسلامی وعوامل مزدورخود فروخته آن نیزبیکارنه نشسته وباآگاهی به مسائل اشاره شده دربالا کوشش کرده و میکنند به اهداف های گوناگو خود به رسند که ما دراینجا به چند تا اشاره میکنیم

یک : کنترول ایرانیان برون مرزی را دراختیارگرفته وبا دادن پاسپورت ورفتن آنان به ایران؛ مبادا اینان برعلیه رژیم کاری انجام بدهند
دو: ازاین 4 تا 5 میلیون ایرانی برون مرزی بعنوان مصرف کنندگان کالاهای صادراتی رژیم جمهوری اسلام استفاده نمایند وجیب خود وعوامل خود را پرازارزهای خارجی کنند
سه : ازاین 4 تا 5 میلیون ایرانی برون مرزی بعنوان توریست استقاده کرده ومیلیاردها دلاروارزهای خارجی به جیب رژیم و عوامل آن وازیزنمایند
توریست های که تفاوت بسیار با توریست های اروپائی دارند. توریست های اروپائی دررفتن به ایران دست به خرید آفتابه؛ قابلامه ؛ دیگ؛ سیخ و سیخچی ؛ انبر ومنقل وهزاران خرت وپرت دیگرنمی زنند. بلکه این توریستهای ایرانیان برون مرزی هستند که دست به این خرید ها میزنند. اینگونه توریستها نه تنها برای رژیم جمهوری اسلامی پردرآمد ترازتوریست های اروپائی بوده و هستند؛ بلکه رژیم نیرهیچ نیازی به تبلیغ وسرمایه گذاری در این مورد را ندارد

به هرروی با این پیشگفتارمی خواستم تنهااشاره ای به چند مسائل بالا نمایم. ازهم میهنان هشیار وخردمند خود میخواهم که با خود به اندیشند که تا به امروزکدامین مدیریت برنده بوده؟ مدیریتی که ازسوی ایرانیان برون مرزی بکار برده شده و میشود؟ یا مدیریتی که ازسوی رژیم جمهوری اسلامی و عوامل مزدورآن بکار گرفته شده و میشود؟
امید آنکه هم میهنان گرامی به ارزیابی وبررسی این مسائل پرداخته ونتابجی را سبب گردند که درشئن ایرانیان برون مرزی و درون مرزی باشد؛ وآگاهانه یا نا آگاهانه ارز ودلاریه خزانه رژیم جمهوری اسلامی نریزند

با اشاره کردن به این پرسشها. پاسخ وبررسی به آن را به یک زمان دیگرمی سپاریم وبرمیگردیم به شعبده بازی رژیم جمهوری اسلام و ترفند های بکار برده شده ازسوی رژیم و دهن کجی به مردم ایران
در این نوشته کوشش شده تا با بیان بخشی ازهسته وجودی رژیم وهسته وجودی مردم کنونی ایران وکشورایران باهم پیرامون آن به اندیشیم. این نوشته همانگونه که گفته شد. بیان بحشی ازهستی رژیم حاکم وایران کنون است نه خیال پردازی است نه افسانه آفرینی

سخنان امام شش شنبه یا امام جمعه

امام شش شنبه یا امام جمعه می آید که هرازچند گاهی درمورد خیا نتها آبااجداد وخودش برای ایرانیان سخنی داشته باشد. امروزبا هم به بخشی از سخنرانی امام شش شنبه گوش فرا میدهیم

من امام شش شنبه میخواهم امروز به بررسی کوتاهی از خیانتهای انجام شده توسط ما عمامه به سرها یا بهتربگویم ما آخوندها درایران عزیز اسلامی انجام شده به پردازم. خیانتهای ما آنقدربیشماربوده ومیباشد که من نمیدانم از کجا برای این مردم گول خورده ایران شروع کنم. به هرروی با هم نگاهی کوتاه به این خیانتهاخواهیم داشت تا شما ببینید و متوجه گردید به ویژه دشمنان ما با شنیدن آنها بیشر وبیشترانگشت حیرت به دهان گرفته وبگیرند که ما چه نتایجی را سبب گردیده ایم

یک: ما آخوند ها توانسته ایم فرهنگ؛ زبان و تاریج یک ملتی بنام مصر را از بیخ و بن ریشه کن کنیم بگونه ای که امروز کشور مصر یکی از کشورهای عریی بشمار میرود. دراینجا دیگراشارهای به کشورهای الجزیره و سوریه نمیکنم

دو: اجداد و خاندان ما آخوندهای عماه سیاه درگذشته و ما امروزتوانسته ایم دراین سرزمین که ایران نامیده میشود و انشاالله درآینده نزدیک به یاری آن بخش ازمردم گول خورده ومغزشستشوی شده ها آنرا به یک ال ایران ال اسلامی تبدیل خواهیم نمود. هم اکنون نیر ما بخشی از این امرمهم را انجام داده ایم. بگونه ایکه زمانیکه هرکدام از این گول خورده ها ومغزشستشو شده ها کلمه ایران اسلامی را می شنوند یک غرور توخالی به آنان دست داده ومی دهد که گوی خود را سرآمد همه انسان ها میدانند. خوب این ما ایم دیگه و این مردم خرفت ایران که خود را نیز بسیار با فرهنگ و با تمدن نیز میدانند. چیزی که امروزه ازایران باقی مانده همین کلمه خشک و خالی ایران است. فرهنگ و آدابشان را به شکلهای گونه گونی ازه شان گرفته ایم وآنچه را که خودما ن خواستیم وتوانستیم بخورد شان داده ایم. زبانشان را که ایرانی باشد ازه شان گرفته ایم وهم اکنون هشتاد درصد زبانشان عربی است. بتکدهای وارداتی درسراسرایران برایشان برپا کرده ایم. بگونه ایکه امروزهرکجای این سرزمین که پا بگذاری یک بتکده وارداتی ازآبا اجداد ما خواهی دید که این مردم گول خورده کورکورانه آمال و آرزوهایشان را درآنجا جسته ومیجویند

ما کاری کرده ایم که اگر امروزازاین مردم به پرسی تاریخت ؛ آبااجدات وهویتت چیست؟ بیشتر آنان تاریخ؛ ملیت و نام ابااجداد مارا نام خواهند برد
ماکاری کرده ایم که بیشتر این مردم باورشان شده که تنها وتنها خاندان وآبااجداد ما آدم بوده وهستند ووظیفه این مردم این است که تاریخ ووجود آنان وما را مقدس بدانند و به پرستند

سه : ما توانسته ایم آدمکشان؛ جلادان وکوردلان بیسواد و شیاد را بعنوان انسانها وافراد آزادیخواه وجوانمرد بخورد این مردم بدهیم. بگونه ای که امروزه بیشتراسامی این مردم اسامی خاندان و افرادی میباشد که ما بخوردشان داده ایم. این مردم آنچنان این یاوه گوی ها را باورکرده اند که فکرمیکنند پیشینیان وخودشان پشیزی ارزش نداشته و ندارند و تنها همین بتهائیکه ما بخوردشان داده ایم ارزشمند و قابل ستایش و بت پرستی بوده وهستند. ما جوی را برای این مردم فراهم کرده ایم که اگرکسی بخواهد کوچکترین سخنی درمورد بتها و بتکدها بگوید. خود این ایرانیان به جان هم افتاده و دیوانه وار به کشت و کشتار یکدیگر به پردازند و دیگر نیازی نیست که ما به خودمان زحمتی بدهیم

چهار: ما امروزهمه چیزاین مردم را دراختیارداریم. کاری کرده ایم که اگرفرزند خانوادهای آنچه را که ما گفته ایم انجام ندهد یا بخواهد آنها را زیرسئوال ببرد. پدرومادرش گزارش فرزندش را با بما بدهد. ما با شستشوی مغزی میلیونها نفر ازاین گول خوردها و دادن جنگ افزاربدستشان فرزندان خانواده های ایرانی را میگیریم و بوسیله خود ایرانیان گول خورده تیربارانشان میکنیم

پنج : اگرحاج محمدرضا شاه دیکتاتور بوسیله ارتش امریکائیش وسازمان جاسوسی خود ساواک؛ مردم ایران را توی شیشه کرده بود وهمه چیز راغارت میکرد تا دراختیاراربابان اروپائی وبه ویژه امریکائیش بگذارد وبا آوردن 150000 مفتخوارامریکائی بعنوان به اصطلاح کارشناس به ایران ودادن 150000 تومان دستمزد ماهیانه؛ درآن زمانیکه دستمزد یک مهندس ایرانی 6000 تومان و کارمند 2000 تومان وکارگر700 تومان بود. ایرانیان را نیزبعنوان جاروکش و خدمتگذار نزد شان بکارمیگرفت
امزو ما نه تنها مردم ایران را بوسیله نیروهای همچون سپاه ؛ ثاراله؛ بسیج وصدها سازمان سرکوبگر دیگرو سازمان مخوف جاسوسی رژیم بنام ناجا توی شیشه کرده ایم بلکه با استفاده نمودن ازتمامی رسانه های گروهی؛ مساجد و منابر؛ مدارس و دانشگاه ها شبانه روززیر ضربات مداوم شستشوی مغزی قرارداده ایم و ازاین مردم بعنوان یک سری عروسک استقاده کرده وبه جان یکدیگرشان می اندازیم تا با کشتن یکدیگرجوخفقان بینشان بیشتربیشترگردد
اگر درمواردی هم موفق به استقاده کردن این گول خوردهای ایرانی برنیایم؛ ازگول خوردهای عرب ودیگرملیتها که به ایران آورده ایم؛ یا دراینجا وآنجا با دادن پست و پول به اسارتشان گرفته ایم؛ استفاده میکنیم وبه کشتن ایرانیان وادارشان میداریم

شش : ما سرمایه ای این مردم را غارت میکنیم وبخشی ازآنرا به لبنان؛ به سوریه وفلسطین عزیزمیفرسیتم و به هرفرد لبنانی و فلسطنی که سرسپردگی ما را پذیرفته ماهیانه 500 دلارپول نقد می دهیم. چیزیکه یک لیسانسیه ایرانی با کارشبانه روزی خود دراین کشور نمیتواند درزمان یک ما 500 دلار درآمد داشته باشد. ما با غارت کردن سرمایه های این مردم. پولها را به کشورهای همچون ترکیه؛ پاکستان؛ هندوستان؛ افغانستان؛ سوریه؛ سومالی؛ بوسنی ودها کشوردیگر میفرسیتم و درآنجا میلیارد ها دلارپول غارت شده این ملت گرسنه و بی خانمان را که خود نیاز بدان دارد را خرج اداره روزنامه وتبلیغات اسلامی میکنیم. تا با شستشوی مغزی دیگرانسانهای نا آگاه و آگاه را به گله سرسپردگان خود به افزایم

هفت : ما آ خوند ها درایران کارهای کلیدی را خود بدست گرفته ایم یا اینکه بدست گول خوردها و سرسپردگان خود داده ایم همانند حاج محمد رضا شاه که کارها را داده بود به ارتشیها و ساواکیهاداده بود. ما هیچ ایرانی را اجازه نمیدهیم که به این حوزه قدرت ما وارد شود همانند حاج محمدرضاه شاه پهلوی. حاج محمد رضاه شاه با ارتشیها و ساواکیهای خود سوار بر مردم ایران شده بود و آنان وکشورشان را میچاپید. ما بوسیله آخوندهای عمامه سیاه و سفید و افراد مغزشستشو شدهها هم چون سپاه؛ بسیج؛ گروه ترور و سرکوبگر انصار حزب الله یا بهتر بگویم دزد الله وصدها گروه های سرکوبگردیگر ومزدوران سازمان جاسوسی مخوف ناجای رژیم به غارت مردم و کشورایران ادامه میدهیم

حاج محمدرضا شاه دیکتاتوربا درست کردن دوتامجلس فرمایشی انتخابات تشریفاتی به راه می انداخت وتنها مهرهای سرسپرده ومزدوراوبودند که میتوانستند وارد مجلس تشریفاتی به اصطلاح شورای ملی او شوند. اگربا کنترلی که مینمود چند نفری وارد مجلس تشریفاتی اومی شدند و قوانینی تصویب میشد که مورد پسند او واربابانش نبود. با داشتن سرسپردگان انتصابی خود درمجلس دست پخت خود بنام سنا جلوی اینگونه قوانین را میگزفت واگرهم دراین مجلس تشریفاتی خود قوانین آنگونه که مورد خواست او واربابانش بود تصویب نمیگردید. خود سرسپرده اش وارد کارمیشد

ما آخوندها هم کپیه همین روش را بکار گرفته ایم. آخه ما چون مردم را فریب دادیم که درکشورانقلاب شده. نتوانستیم درست هما روش پیشین را بکار گیریم. بلکه کپیه ای از آنرا گرفتیم وبا اضافه نمودن چند تا تشکیلات سرکوبگر دیگر به آنها همه را به بعنوان اینکه اتقلاب شده خورد مرددادیم. ما از برکت رژیم اسلام پناه یحاج محمد رضاشاه؛ توانسیتم به آن شکلی که خواستیم تربیتشان کرده و همچون گله گوسفند هرکجا که خواستیم هدایشتان کنیم. امروز نیزبا تبلیغات زهرآگین و یک جانبه و شستشوی مغزی از این مردم میخواهیم که درشعبده بازیهای بنام انتخابات تشریفاتی ما شرکت کرده و به سرسپردگانی رای بدهند که ما آنان را از پیش برگزیده ایم وسازمان جاسوسی رژیم ناجا نیزسرسپردگی آنان را تائید کرده است.
ما مجلسی من درآوردی بنام خبرگان؛ شورای اسلامی وشورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت رژیم درست کردیم که درآنجا تنها سرسپردگان ویژه حوزه فتنیه قوم نشسته اند. این مجالس سرکوبگربرای چندین هدف تاسیس شده اند:

الف: جلوی آن چند تای به اصطلاح نماینده دقیقا" کنترول نشده ای که توانسته اند پس ازانتخابات تشریفاتی وفرمایشی ما توی مجلس به اصطلاح شواری اسلامی دست پخته ما آخوندها به آیند را بگیریم که مبادا بدون اجازه ما بخواهند غلطهای بکنند
ب : درشورای سرکوبگرنگهبان که نقش نگهبانی ازپلید ترین رژیم های جهان را دارد؛ نگهبان ناپاکیها؛ نگهبان خفقان و ترورو وحشت؛ نگهبان کشتار و به زنجیر کشیدن هرچه بیشتر مردم ایران؛ نگهبان دزدی ها؛ جنایات وغارت و هزاران گرفتاری دیگر. با فکرآسوده قوانینی را که بخواهد به این مردم کوچکترین بهای یا آزادی بدهد وما نتوانستیم درمجلس فرمایشی جلویش را بگیریم؛ گرفته و بدورش اندازیم
اگردرشورای نگهبان پلیدیها وزشتیها نیزنتوانستیم چنین کاری را بکنیم. یک لولوی سرخرمنی درست کرده ایم که در اساس همان نقش حاج محمد رضاشاه دیکتاتور و دربارش را بازی میکند. ما آنرا به بعنوان ولایت فقثه و رهبر خورد این ملت گول خورده ایران داده ایم. برای او دستگاه بزرگی بنام دستگاه رهبری درست کرده ایم که امکانات و اختیارات آن بیشتر و بالاتر از دولت دست نشانده میباشد ودر مورد بودجه های گزاف و کارهای خلاف خود نیز به هیچ کسی و دستگاهی پاسخگو نمیباشد. این لولوی سرخرمن هم سازمان جاسوسی خود را دارد. هم نماینده توی هر طویله وخلا برای کنترول و دیکته کردن دستورات خود.
این لولوی سرخرمن همچون یک جلاد وارد کارزار میگردد وبا تهدید های که ما میکشیم ؛ ما به هیچ چیز کسی رحم نکرده ونمیکنیم ما بدار میزنیم؛ سنگسار میکنیم؛ زبان می بریم؛ چشم درمی آوریم و صدها تهدید دیگرجلوی قوانینی را که بخواهد به مردم کوچکترین آزادی را بدهد میگیرد. پس ازآن نیز وارد کارزار میشویم واگرکسی هم بخواهد سخنی دراین مورد بگوید با فرستادن ایرانیان گول خورده وجنگ افزاربدست که بعنوان بسیج؛ پاسدار؛ گشت جندالله و انصار حزب الله و ماموران جاسوس و سرکوبگر خود درسازمان ناجای رژیم میگیریم و میکشیمشان و به جنایت وغارت خود ادامه داده ومیدهیم. این ما ایم دیگه
هشت : ما مردم راهمه هقته ازگوشه وکنارکشوربا زور؛ تهدید وپرداخت پول برای دیدارهای تشریفاتی درجاهای گوناگون گردشان می آوریم وبا شعبده بازی هائیکه بنام نمازجمعه راه انداخته ایم بعنوان نوارضبط صوت ازشان استفاده کرده وهرآنچه را که خواستیم روی این نوارها ضبط میکنیم. این نوارها نیزتاهفته دیگرهمان چرندیاتی را تکرارکرده ومیکنند که ما برروشان ضبط کرده ایم
گروهی را هم که به نمازجمعه نمی آیند کاری کرده ایم که یک سری برای تامین زندگی خود وخانوادهایشان به جای هشت ساعت، شبانه روز کارکنند. تا بتوانند نان بخورنمیری را تهیه نمایند. در یک کلام ما دراین کشورزیز سلطه خود گفته زگهوار تاگور دانش بجوی را تبدیل کرده ایم زگهوارتاگور بد نبال یک تکه نان بدو.
گروهی دیگربازارحکومت ما را گرم نگهداشته اند وپول آخوندی را به دلار ودلاررا به پول آخوندی تبدیل مینمایند. خود شما بهترمیدانید که این صرافان زحمتکش وعزیزما درکشورهای خارجی به ویژه دراروپا چه خدمات شایانی به ما کرده اند و میکنند. انیان میلیون میلیون دلار وارد صندوق های رژیم میکنند. چیزی که درفرهنگ اداره کشورداری به آن گفته میشد اقتصاد قاچاق به روش فرهنگ سودا گرایی
گروهی نیزبرای مبارزه با گرفتاریهای خود روی به فال گیران؛ رمالان وطالع چینان بیاورند تا شاید فال گیران؛ رمالان وطالع چینان بتوانند گرفتاریهای آنان را ازمیان بردارند. قابل توجه است که این فرهنگ فال گیری و طالع چینی آنچنان در تار و پود این ایرانیان رخنه کرده که به ما خبر میرسد که یک سری رادیو های که درخارج بوسیله یک سری از ایرانیان پخش میشود گوینده رادیو کتاب طالع چینی را برداشته و روزانه در برنامه های رادیوی خود برای شنوندگان خود طالع چینی نیز میکند. ما با برپای بنیادهای یا بهتر باجگیرخانه ها و چپاول خانه ها ی بنام مستضعقان؛ پانزده خرداد؛ جهاد، آستان قدس رضوی یا بهتر بگویم بتکده خراسان بزرگترین امپراطوری مالی خاورمیانه را بوجود آورده ایم. بدو اینکه یک ریال به دولت فرمایشی ودست نشاده خودمان مالیات به پردازیم و یا اینکه کوچکترین گزارشی از بودجه های سرسام آوریاسرویسی به مردم ایران بدهیم. البته ما سرویس میدهیم. ولی تنها و تنها به عوامل سرسپرده خودمان وخرید مزدور و الله اکبر گو برای بهره برداری های سیاسی خود و سرکوبگری بیشتر مردم ایران
ما کاری کرده ایم که مردم ایران به جای اینکه به پا برخاسته وبرای خواستهای خود مبارزه کنند. گروهی درداخل وخارج کشور دورهم گرد آیند وبا جمع کردن پول چند تادبستان دراین جا وآنجا و حتی مسجد به سازند یا اینکه کمی وسائل برای ناشنوایان و نابینایان ایرانی به فرستند و به این فکر وخیال باشند که دارند خدمت میکنند و ما نیزبه جای پاسخگو بودن به این خواستهای مردم با فکری آسوده به چپاول و غارت خود ادامه بدهیم. خوب این ما هستیم و این ملتی که خود را بسیار بافرهنگ و با تمدن نیزمیداند

اکنون اگرهم افرادی پیدا شوند که بخواهند ازهویت خود؛ ازملت و مردم خود؛ ازمیهن خود و یا ازمسائل سیاسی؛ اجتماعی؛ اقتصادی؛ فرهنگی؛ ازتفکرهای گوناگون؛ از انسان و انسانیت سخن بگویند؛ یا کارهای ما آخوند هار را زیر پرسش به برند. کاری کرده ایم که بیشتر این مردم نه تنها کار این افراد با به جدیت نگیرند؛ بلکه مسخره شان نیز بکنند و سایه همدیگررا با تیر بزنند.

نه : ما برای اداره امور کشور وبرپای انتخابات های فرمایشی تمامی رسانه های گروهی را زیرسلطه خود درآورده وازرادیو و تلویزیون گرفته تا روزنامه ها؛ مساجد؛ منابروبتکده ها برای فریب و سرکوب این مردم استقاده میکنیم و اجازه نمیدهیم که مردم کوچکترین استفاده ای از این رسانه ها و مراکز بکنند. زن و مرد؛ پیرو جوان را به شکلهای گوناگون فریبشان میدهیم. مردم را مورد خطاب قرار داده و با دادن شعار اینکه: شرکت نکردن در انتخابات پشت کردن به ابو جهل؛ ابو جلاد و ابو شیاد است. آنچنان جوی را ایجاد کرده و میکنیم که راست راستی مردم فریب خورده باورشان شده و میشود که اگر در انتخابات شرکت نکنند. ابوجهل؛ ابوجلاد و ابو شیاد به خشم خواهند آمد و با خشم خود زندگی نکبت بارآنان را بدترازاین کرده و خواهد کرد. این فریب خورده ها نیز به فکر اینکه مبادا دچار چنین خشمی گردند به پای صندوق ها رفته وچند برگ کاغذ پاره ای که ما بدستشان داده ایم بعنوان رای در صندوقها می ریزند. ما هم با ارائه آمارهای فرمایشی سرسپردگان خود را به مجلس فرمایشی می فرستیم با به سمت های هم چون رئیس جمهوربرمیگزینمشان. امروزه بشترشما ایرانیان خودتان می بینید و می شنوید که ما آخوندها درمجلس فرمایشی شواری نگهبان چگونه توی دهن این مردم میزنیم و تنها اجازه میدهیم که سرسپردگان خودمان کاندیدای مجلس فرمایشی ما آخوندها شده و وارد این طویله بنام مجلس گردند.

ده : ما با ایجاد خفقان؛ ترس؛ ترور؛ خونریزی؛ تبلیغات مداوم؛ فریب؛ نیرنگ و هزاران ترفند های دیگرآنچنان برمردم مسلط و چیره شده ایم که هرآنچه را که خواستیم وبخواهیم توی مغزاین مردم کرده ایم ومیکنیم
برای نمونه اسلامی که ما آخوندها وحاج محمدرضا شاه اسلام پناه بخورد این مردم ودیگرملیتها داده ایم. اینگونه است که بیشتراین مردم فکرمیکردند ومیکنند که اسلام یعنی برابری ؛ برادری ؛ عدالت؛ آسایش؛ رفاه ودهها وهزارها ویژگیهای خوب دیگر. ولی آنچه مسلم است همه این ویژگیهای خوب را این مردم میتوانند دراسلامی که خواب و خیالی بیش نیست همچون بهشت؛ جهنم خیالی وبت ها و بتکدهای سمبل شده دریابند. اسلام واقعی یعنی نابرابی؛ یعنی بی عدالتی. اسلام واقعی یعنی آدم کشی وخونریزی. اسلام واقعی یعنی چپاول وغارت؛ فریب و نیرنگ. اسلام واقعی یعنی سوء استفاده کردن ازاحساسات کورکورانه مذهبی وملی مردم ودادن پاداشهای خیالی دربهشت خیالی آخوندها. اسلام واقعی یعنی نژادپرستی. اسلام یعنی ستایش یک خاندان؛ یک قوم وپذیرفتن حکومت مورثی

مبگوئید نه؛ کمی به خود آئید وازآن خرمنم منم کردن پیاده شوید. تا برای یک لحظه هم که شده واقعیتها را با چشمان خود ببینید وبا گوشهاتان بشنوید که اساسا" تاچه اندازه بیشترشما به اصطلاح روشنفکران که عناوین دکترا و مهندس نیز با خود یدک میکشید؛ انسانهای پرمدعا وکم مایه یا بهتر بگوبم بی مایه ای هستید
تنها ملتی که بشترازهمه ملتها درآتش خانمانسوزاسلام سوخته ومیسوزد مردم ایران بوده وهست
باحمله اسلام به ایران بیشنراین سرزمین ومردمش مورد هجوم تاخت وتاز؛ غارت وتجاوزقرارگرفت. بیشترمراکز فرهنگی وملی آن به آتش کشیده شد. مذهب؛ آئین؛ فرهنگ وتمدنش نابود گردید. با تهدید؛ کشتارهای دسته جمعی؛ با جریمه های هنگفت مالی و به زورشمشرمردمش را وادار به ترک آئین وملیت خود وپذیرفتن اسلام کردند وپس از آن با وارونه جلوه دادن رخدادهای تاریخی شروع به شستشوی مغزی نسلهای آینده نیز نمودند
بگونه ایکه امروزه این مردم فربب خورده. این انسانهای پرمدعا وبی مایه وبی درد؛ نه تنها به مبارزه با اسلامی که این چنین فجایعی را سبب گشته ومیشود برنخواسته و نمی خیزند. بلکه بدان افتخازنیزمیکنند
درکجای تاریخ ودرکجای این جهان خاکی میتوان این ویژگیهای خوبی که برای اسلام واقعی برمی شمارند، پیدا کرد؟ تاریخ برای چندمین باردارد تکرارمیشود. باروی کارآمدن حکومت اسلامی درایران درمدت بیست و چند سال واز برکت وجود اسلام ما آخوندها این نتایج را سبب گردیده ایم
درجنگی که ماآخوندها برای گشترش اسلام درمنطقه وجهان براه انداختیم. بیش از یک میلیون از مردم ایران را کشتیم و با وارونه جلوه دادن رخدارها وبرای فریب مردم آنرا به استکبارجهانی نیزنسبت دادیم
در این جنگ خانمانسوز بیش ازسه میلیون ازمردم را بعنوان جنگ زده آوارشان کردیم
در این جنگ خانمانسوز بیش ازسه میلیون ازمردم را کشته و معلول نمودیم
بیش از900 میلیارد دلاردر مدت هشت سال جنگ ویرانگرخسازات مالی به کشورساندیم
بیش ازچهار تا پنج میلیون ازمردم را با به وجود آوردن فشار؛ جوخفقان؛ ترور؛ آدمکشی وهزاران گرفتارهای دیگر مجبور به ترک ایران نمودیم
ما از برکت حکومت اسلامی امروز بیش از چندین میلیون بیکار؛ چندین میلیون معتاد؛ چندین میلیون بیخانمان و صد ها هزار دختر و زن جوان داریم که هیچ آینده ای درفراسوی خود نمی بینند وبرای بدست آوردن نان دست به تن فروشی درکشور و کشور های همجوارمیزندد
ما با غارت بردن هستی و نیستی مردم دراین کشوربه حکومت خود ادامه میدهیم وازدادن هرگونه سرویس به مردم خود داری کرده و میکنیم. بخش بزرگی از امکانات و سهمیه دانشگاه ها را دراختیار مزدوران و سرسپردگان خود قرارداده ایم بگونه ایکه تنها فرزندان کسانی که دارای امکانات مالی هستند بتوانند در دانشگاه های خصوصی و بخش کوچکی نیز در دانشگاه های دولتی درس بخوانند
ما امروز بااستفاده کردن ازتمای امکانات به شستشوی مغزی نسل کنونی ونسل آینده پرداخته ایم
ما پیش ازرسیدن به حکومت به مردم ایرا ن گفتم که دیگر شما نیازی به کارکردن ندارید وپول نفت را می آوریم و درخانه هایتان بهتا ن میدهیم. ولی امروزاین کشور سوریه میباشد که نفت رایگان دریافت میدارد
ما امروز به جای پول نفت. جسد تیرباران شده فرزندان این مردم را به خانواده شان میدهیم وازآنان میلیونها تومان پول نیزبرای کشتن فرزندانشان میگیریم و به آنان اجازه مراسم سوگواری نیزنمیدهیم
ما ازاین مردم میخواهیم که بروند وقدس عزیزرا آزاد کنند و برای اسلام عزیز شهید شوند

خوب است که خود شما ایرانیان امروزکمی مزه اسلام را چشیده اید. از آنجائیکه بیشترمردم ایران درمدت سالیان زیاد زیرضربات تبلیغات پوچ ما آخوند ها وآخوند زاده ها بوده وهستند. آنچنان برداشت خیالی ازاسلام خیالی که ما به خوردشان داده ایم داشتند ودارند که دراواخر پایان رژیم حاج محمدرضاشاه دیکتاتورهرکس دوتا خانه داشت یکی از خانه ها را برای خود نگه میداشت ودیگری را به نیمه بها می فروخت. چرا که فکر میکرد آن اسلام خیالی ما آخوند ها میگوید که تو یک خانه داری واین برایت کافی است که درآن زندگی کنی. ولی اکنون بیا وببین که از برکت اسلام واقعی چه پولها و سرمایه هائیکه ما آخوندها وآخوندزاده ها ودوستان با وفایمان بازاریها و سرمایه دارها به جیب زده ایم و میزنیم.
اکنون اگرشما نیز بدنبال این ویژگیهای خوب ازاسلام هستید. میتوانید تنها وتنها آنها را دراسلام خیالی که آفریده سودجویان وقدرت طلبان میباشد دریابید.
اگرمی بینید یا میشنوید که ابولحسن وابونگهداردرفرانسه وآلمان وابومسعود درعراق وابورضا درامریکا؛ ابورفسنجانی وابوخامنهای درایران ودیگرابوها درجاهای دیگرسخن ازاسلام میزنند. این دیگرکارشما ایرانیان میباشد که خود را روشنفکر؛ بافرهنگ ومتمدن می دانید که چگونه با این مسائل برخورد نمائید.

همانگونه که میدانید گفتگوی من دراین موارد زیاد است ولی من دراینجا به همین موارد اکتفا میکنم وسخنان خود را با اشاره ای به یک ازهزاران تشکیلات ننگین رژیم که میتوان آنرایکی ازبزرگترین توهین های تاریخ به مردم ایران دانست به پایان میرسانم
من ازآن روشنفکران ؛ سیاستمداران ومردم با فرهنگ وبا تمدن ایران میخواهم که بیشتربه این مسئله به اند یشند. اگراین روشنفکران؛ سیاستمداران ومردم چنین نکردند. خود دوباره بازخواهم گشت تا دراین مورد نیزسخنانی با شما داشته باشم. اما این تشکیلات ننگین چه نام دارد و چه کار میکند؟
شما میدانید ومیشنوید که ما آخوند ها دررژیم جمهوری اسلامی حاکم برایران ومردم آن تشکیلاتی درست نموده ایم بنام مجمع تشخیص مصلحت نظام . امید وارم که درست شنیده باشید؛ مجمع تشخیص مصلحت نظام نه مصلحت مردم. نه مصلحت کشور. بلکه مصلحت نظام . درست شندید. آخوند پلیدی بنام رفسنجانی وباند جنایت کار اورا نیز برای اداره امورآن گمارده ایم. مردم میپرسند که چراچندین میلیون معتاد درکشور وجود دارد؟ میگویم برای اینکه مصلحت نظام ایجاب مینماید. مردم می پرسند چرا چندین میلیون بیکار در کشور وجود دارد؟ ما پاسخ میدهیم که مصلحت نظام ایجاب میکند. مردم از ما می پرسند که چرا چندین هزاد ازدختران وزنان جوان کشور هیچ گونه آینده ای ندارند وبرای سیر کردن شکم گرسنه خود مجبور به تن فروشی در کشور و کشور های عری هستند؟ ما پاسخ میدهیم که مصلحت نظام ایجاب میکند. مردم از ما می پرسند که چرا ما به غارت کشور پرداخته ایم؟ چرا منابع کشور واموال این مردم را به هراج گذاشته اید؟ چرا به جای اینکه سرمایه های این کشور را برای عمران و آبادی این کشور و رفاه مردمش بکار ببرید. آنها را برای خرید جنگ افزار در بازار سیاه میکنید وبا وارد کردن این جنگ افزارها و مونتاژ آنها فریاد برمی آورید که موشک های شهاب یک ؛ دو وسه ساخته اید؟ چرا سرمایه های این کشور را برای بدست آوردن جنگ افزاراتمی بکارمی برید؟ زمانیکه کشور خود به یک ویرانه ای تبدیل شده و بیشترمردم آن درسخترین شرایط زندگی میکنند؟ ما پاسخ میدهیم که برای اینکه مصلحت رژیم ایجاب میکند. دراین موارد ما افرادی را هم داریم که خود را کمونیست و مخالف رژیم میدانند؛ دارای مدارک دکترا وهمانند آن نیزهستند وازکارهای ما به خوبی یاد میکنند ودر تفسیرهای خود ازسرمایه گذاری ما درکارموشک شهاب ودست یابی به جنگ افزاراتمی پشتیبانی کرده ومی نمایند و در مورد بودن بیکار؛ اعتیاد و تن فروشی نیزمیگویند که این گرفتاریها را کم وبیش دربیشتر کشورهای جهان میتوان دید. این آقایان و خانمهای گرامی درموارد بسیار زیادی با ما نکات بسیار مشترکی دارند. با بهتر این خانمها و آقایان با ما از یک کوزه آب می نوشند

مردم از ما می پرسند که چرا رژیم به حق وحقوق مردم احترام نمیگذارد؟ چرا رژیم با ایجاد گروهای ترور به سرکوب مردم پرداخته ؟ چرا نویسندگان؛ روزنامه نگاران ؛ آموزگاران ؛ دانشجویان و کارگران را بوسیله گروهای سرکوبگر رژیم میکشید؛ تیربارانشان میکنید؛ به ناموس آنان تجاوز میکنید؛ آنان را می ربائید وپس ازشکنجه وآزار وتزریق مواد مخدربه آنان جسد هایشان را درخیابان ها و بیابانها رها میکنید؟ ما پاسخ میدهیم که مصلحت رژیم ایجاب مینماید. ما همه کس و همه چیز را فدای مصلحت نظام کرده ایم؛ میکنیم وخواهیم نمود
با توجه به اینکه ما تا کنون هرآنچه که توانسته ایم و خواسته ایم توی سراین مردم زده ایم
با توجه به اینکه ما آشکارا به این مردم گفته ایم که ما مردم و کشوررا فدای مصلحت نظام میکنیم نه رژیم را فدای مصلحت مردم ومصلحت کشور
با توجه به اینکه مابا تاسیس چنین مجمعی درکاربزرگترین توهین را به این مردم با فرهنگ کرده ایم. ولی تا کنون کمترسخنی؛ تحلیلی؛ تفسیری ویا واکنشی دراین مورد دیده ایم. هرچند که همگانی کردن خود این مسله بین مردم ومسئله روز نمودن آن یقینا" یکی ازمسائلی خواهد بود که تاروپود رژیم را درهم خواهد کوبید ودیگرجای برای ما آخوندها نخواهد گذاشت. ولی تا زمانیکه ما این مردم فریب خورده و بی هویت را داریم. تا زمانیکه ما این توده ایها؛ اکثریتیها؛ سلطنت طلب ها؛ ملی مذهبی ها وچپ های عقب افتاده را داریم. هیچگونه دلهری به خود راه نداده و نمی دهیم
کوروش ایرانی