Monday, October 29, 2012

دلایل روند مذهبی فاشیستی بنام اسلام درسال دوهزار

دلایل روند مذهبی فاشیستی بنام اسلام درسال دوهزار
ازآنجائیکه ازیک سوی بیشتردست اندرکاران قدرت وسیاستمدران دربیشترکشورها نخواسته اند ونمی خواهند که حقایق را دراختیارمردم کشورها خود بگذارند. وازسوی دیگربیشتررسانه های گروهی نیزسخنگوی این صاحبان قدرت بوده و هستند. من برای روشن شدن ذهن مردم این کشورها به بررسی وپژوهشی کوتاهی درمورد گذشته وتاریخ بوجود آمدن این پدیده وروند آن درپهنه گیتی دریک صد سال گذشته می پردازم. امید آنکه آن دسته و گروه ازروزنامه نگارانی که خود را به این قدرتمندان وسیاستمداران نفروخته اند وخود را درکنارمردم می یابند. این بررسی وپژوهش کوچک را درروزنامه های خود به چاپ رسانده ودراختیارمردم بگذارند.

یک: همانگونه که میدانیم درسال 1947 میلادی کشورهند اززیرسلطه دولت های انگلیس و پرتقال بیرون آمد. اما دولت انگلیس همزمان با بیرون رفتن ازکشورهند با برنامه ریزی های پیشین برروی هندیهای مسلمان شده بوسیله مسلمانان آدمکش ترک های آسیای مرکزی ومغول ها که بخشی ازملت بزرگ هند را تشکیل میدادند. سبب درگیریها و جنگ خونین داخلی بین این هندیهای مسلمان شده متعصب و ارتجاعی وبی هویت وبخش بزرگی ازملت هند گردید. نتیجه این جنگ خونین درپایان به تشکیل یک کشورجعلی بنام "پاکستان"! گردید. برای هرانسان آزادیخواهی شرم آوراست که از چنین کشوری جعلی با دولت های ارتجاعی که پایه ریزی شده برمذهب فاشیستی اسلام بنام پاکستان نام برد. چرا که نام بردن آن یک توهینی است به دیگرانسانها.
زمان زیاد ازتشکیل این کشورجعلی نگذشت که دولت انگلستان با سرمایه گذاری برروی قوم گرای دراین کشورجعلی سبب جنگ خونین داخلی دیگری دراین کشورجعلی بنام پاکستان گردید ودوباره بخشی ازهمین هندیهای مسلمان شده که دربخش خاوری این کشورجعلی زندگی میکردند وخود را بنگالی می نامند. ازاین کشورجعلی بنام پاکستان جدا شد و کشورجعلی دیگری بنام بنگلادش به وجود آمد.
پس ازاین هندیهای مسلمان شده وبی هویتی که دست به برپائی کشورجعلی بنام پاکستان زده بودند. متوجه شدند که دیگرنخواهند گذاشت که این کشورجعلی به کشورهای دیگرجعلی تبدیل شود. به همین دلیل دولتهای ارتجاعی و سرکوبگراین کشورجعلی باسرکوب دیگرقومهای درون این کشورجعلی. همانند بلوچها تا کنون نگذاشته اند که این قوم نیزدست به تشکیل کشورجعلی دردرون این کشورجعلی بزند.

امروز نتیجه این سرمایه گذاری دولت انگلیس برمذهب وتشکیل کشورجعلی بنام پاکستان به جای رسیده که این کشوردست به ساخت بمب اتم نیززده وبا این کارخود کشورهند را نیزتهدید کرده ومیکند. تا کنون نیزاین کشورجعلی دوباربا کشورهند وارد جنگ های خونینی شده.

دو: پس ازاین رخداد ارتجاعی وخانمانسوز نیروهای چپ درکشورهمجوار( افغانستان)با این کشورجعلی("پاکستان") و با همکاری وهمیاری دولت روسیه دست به کودتا زده ودولت کمونیستی سوسیالیستی دراین کشوررا پایه گذاری کردند. ازآنجائیکه اینان برنامه ای برای اداره امورکشورنداشتند.برای ماندن برسرقدرت با گرفتاریهای زیادی روبروشدند. بگونه ای که دولت روسیه با یاری گرفتن ازنیروهای آسیای مرکزی خود به این کشورلشکرکشی کرد تا به یاری این نیروها به شتابد. دراین زمان کشورهای اروپائی باختری به همراه آمریکا دست بکارشده وبا هرآنچه درتوان داشتند دست به بسیج نیروهای اسلامی ازکشورهای اسلامی وحتی مسلمانان ساکن کشورهای اروپای باختری زده وبا سرمایه گذاریهای بسیاربالا ازکشورمرتجعی بنام عربستان سعودی ودیگرکشورهای اسلامی عربی وکشورهای اسلامی غیرعرب بویژه کشورجعلی پاکستان زدند وبا یاری گرفتن ازدولت های ارتجاعی این کشورها دست به گسترش این مذهب ارتجاعی وفاشیستی بنام اسلام زدند وازسرتاسرکشورهای اروپائی باختربویژه آمریکا جنگ افزارهای گوناگون وپیشرفته وکارشناسان نظامی خود دست به آموزش این نیروهای ارتجاعی اسلامی زدند.
با سرازیرشدن کمکها کشورهای اروپائی به ویژه آمریکا به دولت ارتجاعی پاکستان این کشورجعلی ودولت ارتجاعی آن به همراه دیگرکشورهای ارتجاعی عرب و مسلمان درخاورمیانه بعنوان هم پیمانان به کشورهای اروپائی و آمریکا نیزدرآمدند. هرهفته نیزسران ارتجاعی مذهبی این نیروها به درون کاخ سپید فراخوانده میشد ودررسانه های گروهی کشورآمریکا نمایان میشدند که رئیس جمهورهای این کشوربا دست دادن به آنان ازآنان درکاخ سپید پذیرائی میکردند. نتیجه این سرمایه گذاریها سبب رشد که دولتها دست نشانده دولت روسیه درافغانستان یکی پس ازدیگری فروریخته و نتوانند برسرقدرت بمانند. سرانجام نیزنه تنها لشکرکشی دولت روسیه نتوانست این دولت های دست نشانده رابرسرقدرت نگهدارد.بلکه خود دولت روسیه نیزبا شکست مواجه شد و مجبوربه ترک این کشورگردید.

سه: همزمان با این درگیریها بود که دولت دست نشانده ایران نیزبه رهبری حاج محمد رضاشاه پهلوی که دست نشانده دولت آمریکا بود وازسفرای کشورهای اروپائی باختری بویژه دولت آمریکا دستوربرای اداره کشوروادامه حکومت استبدادی خود میگرفت. پس ازبیش ازسی سال سرمایه گذاری برروی مذهبی بنام شیعه درایران ومیدان دادن به آخوند ها و آزاد گذاشتن دست آنان درکارهای تبلیغاتی خود برای اسلام این مذهب فاشیستی و ارتجاعی وداشتن امکانان مالی وبه کارگیری بخشی ازاین آخوندها درکارحکومتی خود. درسالهای پایانی حکومت استبدادی خود ازآنان نیزخواست که بیشتردرکاراداره امورکشوروارد میدان بشوند( با الهام گرفتن ازسرمایه گذاریها کشورهای اروپائی باخترو آمریکا درمنطقه برروی نیروهای ارتجاع اسلامی برای مبارزه با دولت روسیه درمنطقه به ویژه درکشورپاکستان وافغانستان).
نتیجه این سیاستهای حاج محمد رضا شاه پهلوی ومعرفی کردن خود ورژیم استبدادی خود بنام رژیم اسلام پناه دریک کشورشیعه وسرکوب دیگرنیروها وازمیان برداشتن مردم دراداره امورکشور وممنوعیت نقد مذهب فاشیستی بنام اسلام درنهایت سبب سرنگونی رژیم اوخود وبه روی کارآمدن یک رژیم اسلامی به رهبری یک آخوند درایران گردید. چرا که بیشترمردم آرمان شهر خود را دراسلام خیالی خود که نتیجه سرمایه گذاریهای مستبدان حاکم براین کشورو تبلیغات هزارساله آخوند های آدمکش بود جستجو میکردند.

سرنگونی این رژیم استبدادی وروی کارآمدن رژیم اسلامی درایران آنهم به رهبری یک آخوند. همچنان یک بمبی درپهنه گیتی منفجرشد وازیک سوی نیروهای آزادیخو
 را به وحشت انداخت و ازسوی دیگربا دادن توان بسیارزیاد وباورنکردنی به همه نیروهای اسلام ارتجاعی سبب خیزش آنان گردید. به همین دلیل ازسرتاسرمنطقه نیروهای مذهب ارتجاعی بنام اسلام. سودائی بدست گرفتن قدرت وتشکیل دولت های اسلامی به سرشان زد.

چهار: پس ازاین بود که با بیرون رفتن نیروهای دولت روسیه ازافغانستان. نیروهای اسلامی که درمنطقه بوسیله دولتها اروپائی به ویژه دولت آمریکا به روی کارآمده بودند. ازاین موقعیت نهایت استفاده را کرده ودولت فاشیستی ارتجاعی پاکستان که اساسا" برپایه مذهب فاشیستی بنام اسلام بنا شده ودست نشانده دولت ارتجاعی عربستان صعودی و کشورهای اروپائی باختری به ویژه آمریکا است . با فرستادن نیروهای ارتجاعی ارتش خود بنام القاعده وطالبان دست به روی کارآمدن طالبان درکشورافغانستان زد.
پس ازرخداد یازده سپتمبربود که دولت آمریکا با یاری و همکاری دولتها اروپائی باختری دست به لشکرکشی به منطقه ( کشورعراق و افغانستان) زد. تا با این لشگرکشی و هزینه های سرسام آورو کشتارو ویرانی دست به مبارزه با نیروهای ارتجاعی اسلامی که خود و یارانشان سبب به روی کارآمدنشان شده بودند بزند. با توجه به اینکه دولت روسیه امروزهمانند دولتها اروپائی باختری وآمریکا نه امکانات مالی دراختیاراین نیروهای ارتجاعی اسلامی گذاشته و میگذارد نه امکانات جنگ افزاروکارشناسان نظامی. فکرش را بکنید اگردولت روسیه و دولت چین که هردو دیکتاتوری هستند اگردست به چنین کاری میزدند و میخواستند که امکانات مالی، جنگ افزاروکارشناسان نظامی دراختیاراین نیروهای ارتجاعی اسلامی دست پرورده دولت های اروپائی باختری، دولت های ارتجاعی منطقه به ویژه آمریکا بگذارند. آنزمان کاراین دولتها اروپائی باختری وآمریکا به کجا میکشید.

پنج: امروزبیش ازسی سال است که رژیم اشغالگرفاشیستی تروریستی اسلامی عربی حاکم برایران وایرانی با غارت منابع این کشوروبکارگیری همه امکانان ورسانه های کشور. برطبل اسلام کوبیده ومیکوبد وبا سرازیرکردن میلیارد ها دلارپول غارت شده این مردم واین کشوربه سوی نیروهای ارتجاعی ودولت های ارتجاعی درپهنه گیتی بویژه کشورهای زیرسلطه اسلام. سبب رشد سرسام آوراین نیروها گردیده.
نتیجه این سرمایه گذاریها. به روی کارآمدن نیروهای مذهبی وارتجاعی درکشورعراق وترکیه بی هویت گردید ( من به این دلیل میگویم بی هویت که اگرهویت اسلامی را ازترک، افغانی، پاکستانی، بنگلادشی. سومالیای، بوسنی، افریقای، تاجیکی، ازبک، فلیپینی، اندونزی، تایلندی ودیگرملیتهای همانند عراقیها، لبلانیها، مصریها، سوریها، الجزیره ایها که امروزبخشی ازکشورهای عربی به شمارمیروند بگیری اینها خود را بی هویت خواهند دید) ترک بدون اسلام یعنی هیچ یعنی صفر. چون همه اینها بدلیل نداشتن تاریخ، زبان و فرهنگ هویت خود را درمسلمان بودن خود دریافته و در می یابند.
امروزدولتها اروپائی وآمریکا بویژه کشورهای عربی سخن ازبهارعرب میگویند. اما رنهایت میبایست سخن ازبه روی کارآمدن فاشیست های ارتجاعی واسلامی گفت نه بهارعربی. درکشورتونس با سرنگون شدن دیکتاتوراسلام پناه آن نیروهای مذهبی وارتجاعی به روی کارآمدند. درلیبی با توجه به اینکه این کشوربه رهبری یک دیکتاتوردیوانه ای بنام قذافی یکی ازکشورهای عربی درافریقای شمالی بود که مردم این کشور ازبالاترین امکانان اجتماعی و رفاهی و درسی برخورداربودند. اما این دیکتاتوربه جای آگاه کردن مردم ونقد مذهب فاشیستی بنام اسلام. همانند حاج محمدرضاشاه پهلوی ودیگردیکتاتورهای ومستبدین نه تنها دست به این کارنزد. بلکه سواربرموج اسلام این مذهب فاشیستی و ارتجاعی دست به مسجد سازی وگفتگوازمسلمان بودن ورژیم اسلام پناه زد و مردم را درباتلاق این مذهب ارتجاعی فروبرد. درپایان نیزهمین مردم نگهداشته شده درباتلاق مذهب ارتجاعی بنام اسلام برعلیه این دیکتاتور به پا برخاستند و دولتهای اروپائی و آمریکا نیز نهایت استفاده را درسرنگون شدن آنان کردند.

درکشورمصرنیروهای سازمان یافته مذهبی که درزمان دیکتاتورهای پیشین نه تنها دارای سازمان وامکانات بودند. بلکه نیروی مذهبی فاشیستی بنام اخوان المسلمین دارای بیش ازنود نماینده نیزدرمجلس این رژیم های دیکتاتوربود. که با سرنگونی آخرین دیکتاتوربنام حسنی مبارک وبا چراغ سبزدولتهای اروپائی باختری به ویژه آمریکا به روی کارآمدند همانند مذهبیون ارتجاعی درکشورایران.
درکشورسوریه امروزجنگ داخلی است. این نیروهای ارتجاع مذهبی هستند که وارد میدان شده اند تا با سرنگونی رژیم دیکتاتوری اسد. اداره کشوررا بدست بگیرند و دست به برپائی یک دولت اسلامی ارتجاعی بزنند. همه اینها نتیجه به طبل زدن رژیم اشغالگرفاشیستی تروریستی اسلامی عربی حاکم برایران وسرمایه گذاریهای میلیاردی برروی این نیروها بوده و هست. امروز اگردرهمه کشورهای زیرسلطه مذهب فاشیستی بنام اسلام و رژیم های دیکتاتور زده دست به یک انتخابات آزاد بزنی. بدون شک دربیشتراین کشورهای وبیش ازنود درصد آنها نیروهای مذهبی به روی کارخواهند آمد. تنها دریک کشوراست که نیروهای مذهبی به روی کارنخواهند آمد واین کشورایران است که بیش از سی سال است زیرسلطه رژیم اشغالگرفاشیستی تروریستی اسلامی عربی است. من این سخن را بیست سال پیش ازاین زده ام و هنوزهم به آن باوردارم.
امروزآرزوی هرانسان آزادیخواهی به ویژه ایرانی این است که رژیم های استبدادی درکشورشان را سرنگون کنند وپس ازسرنگونی بتوانند با یاری گرفتن ازامکانات کشور. درمدت دست کم یک یا دوسال دست به نقد وبررسی اسلام فاشیستی زده وجونقد وبررسی وآزادیخواهی را درکشورایجاد نمایند. تا پس ازاین دوره بتوانند با یاری گرفتن ازخرد ودانش آگاهی دسته جمعی (مردم) و درست استفاده کردن ازامکانان کشورودریک شرایط برابر. دست به انتخابات آزاد و دمکراتیک زده. تا مردم آگاه شده ونقاد کشور. بتوانند دریک انتخابات آزاد و دمکراتیک دست به انتخاب یک رژیم دمکرات درکشوربزنند. و بتوانند درسایه یک دولت دمکرات. آزادانه دراداره امورکشورخود دخالت نمایند.
اما امروزرژیم اشغالگرفاشیستی تروریستی اسلامی عربی حاکم برایران وایرانی وبه طبل زدن اسلام بیش ازسی سال وبه گمراه کشیدن نیروهای مذهبی وارتجاعی درپهنه گیتی به ویژه درخاورمیانه جومذهبی بوجود آورده ودولتهای اروپائی باختری و آمریکا یکی پس ازدیگری دراین کشورها برنامه انتخابات میگذارند وبدلیل همانان این تبلیغات یک جانبه و زهرآگین و سرمایه گذاری های میلیاردی این رژیم فاشیستی اسلامی و سازمان دهی و داشتن امکانان این نیروهای ارتجاعی اسلامی و نبودن برنامه و امکانات دربین دیگرنیروهای آزادیخواه دراین کشورها سبب به روی کارآمدن این نیروها گردیده.

شش: امروز نیروهای القاعده رسمی وطلبان رسمی درکشورهای ارتجاعی همانند عربستان، پاکستان و افغانستان سرکارهستند ونه تنها ازهم پیمانان دولتهای اروپائی باختری و آمریکا هستند. بلکه ازکمکهای مالی ونظامی آنها نیزاستفاده کرده ومیکنند.

نیروهای القاعی غیررسمی وطلبان غیررسمی نیزدردرون این کشورهای وبا یاری گرفتن ازخود این نیروها حاکم براین کشورهای به ویژه رژیم اشغالگرفاشیستی تروریستی اسلامی عربی حاکم برایران دارند با این نیروهای القاعده رسمی وطالبان رسمی وهم پیمانان کشورهای اروپائی باختروآمریکا مبارزه نیزمیکنند.
بگونه ای که این کشورهای اروپائی و آمریکا دیگردولت روسیه که یکی ازپرقدرترین کشورها ازنظرنظامی است را دشمن خود نمی دانند. بلکه نیروهای القاعده غیررسمی وطلبان غیررسمی را دشمن خود میدانند. به همین دلیل با لشکرکشی درمنطقه میگویند که درمنطقه ودرپهنه گیتی درمبارزه با این نیروها هستند! هرفردعادی میداند که امروز برای دادن نان، کفش، رخت، جا ومکان به چند هزارنفر. نیازبه یک سرمایه بسیارهنگفتی است. چه رسد به این که بخواهی با خرید جنگ افزار. این چندین هزارنفررا نیزآموزش جنگی داد ودست به مبارزه نیز بزنی . این کارامکان پذیزنبوده ونیست ونخواهد بود. مگربدست همانا دولت های ارتجاعی همانند پاکستان، افغانستان، عربستان، ایران و دیگرکشورهای اسلامی وارتجاعی.
پیروزی دولت های اروپائی، آمریکا به ویژه خود مردم دربند پاکستان، افغانستان، عربستان، ایران ودیگرکشورهای اسلامی. درآزادی بیان ونقد اسلام وارتجاع بوده وهست. تازمانیکه این ممنوعیت نقد اسلام وارتجاع باشد. هرگزاین دولت ها، کشورها وملتها ازچنگ ویرانگر، خانمانسوزوآدمکش این مذهب فاشیستی بنام اسلام درنخواهند آمد.
امروزه با جنگی که این ارتجاعیون مذهبی اسلامی ودیکتاتورهای حاکم دربیشترکشورهای اسلامی به راه انداخته اند. مسلمانان ارتجاعی برنامه ریزی شده به سوی کشورهای اروپائی سرازیرشده اند. به همین دلیل سرازیرشدن این نیروهای ارتجاعی مذهبی. نه نیروهای دمکرات وآزادیخواه. سبب آن شده که بخشی ازمردم اروپا به وحشت به افتند. بگونه ای که گروهی سخن ازممنوع کردن مذهب اسلام درکشورهای اروپائی میزنند. بدون اینکه بدانند این یک سخن بیهوده بوده وهست.
اینان باید بدانند که گرفتاری آنان سرازیرشدن مسلمانهای ارتجاعی به کشورشان وهمزمان ممنوع بودن سخن گقتن ونقد وبررسی اسلام درکشورشان میباشد. اینان باید بدانند که تنها رهای آنان. این است که با این ممنوعیت مبارزه کرده و دست به نقد وبررسی مذهبی فاشیستی بنام اسلام بزنند. تا بتوانند:

یک: ازرشد وروند اسلام ارتجاعی جلوگیری بکنند.
دو: بتوانند ازدمکراسی حاکم برکشورشان وارزشهای دمکراتیک کشورشان دفاع نمایند.
سه: نگذارند که آزادی وآزادیخواهی رخت ازاین کشورها بردارد.
چهار: این ارتجاعیون اسلامی را ازاین باتلاق ارتجاع اسلامی بیروبکشند.

اساسا" یک عرب مسلمان. یک ترک مسلمان، یک هندی مسلمان، یک بوسنی مسلمان، یک سومالیای مسلمان، یک فلیپینی مسلمان، یک اندونزی مسلمان، یک تایلندی مسلمان، یک ازبک مسلمان، یک کرد مسلمان ، یک ایرانی مسلمان یا هرملتی یا قومی که خود را مسلمان میداند واسلام را با خود یدک میکشد ومیخواهد که مسلمان بودن خود را به رخ دیگران بکشد و با پوشیدن لباسهای ویژه وظاهروآرایش اسلامی درجامعه، درسرکار، درخیابانها واجتماعات ظاهرشده وباورهای ارتجاعی خود را که یک مسئله شخصی است بخواهند بزوربرجامعه تحمیل نمایند. نه تنها هرگزدمکراسی وآئین های دمکراتیک را نخواهند پذیرفت. بلکه با تمام توان به مبارزه با دمکراسی وارزشها وآئینهای دمکراتیک نیزبرخاسته وخواهند خاست.
نگاهی به دولتهای حاکم براین کشورهای اسلامی نمائید. نگاهی به مسلمانان ساکن این کشورهای اسلامی بکنید. نگاهی بکنید به رفتارفردی و فکری خود این افراد که خود را مسلمان میدانند ودرکشورهای اروپائی زندگی میکنند. خواهید فهمید که اینان هرگزدمکراسی و آئین های دمکراتیک را نخواهند پذیرفت.

با سپاس فراوان کوروش ایرانی. بیست هشتم اکتبر دوهزاردوازده میلادی.

Sunday, October 28, 2012

اتحاد روشنفکران دینی!، روشنفکران جنگیر!وروشنفکران کمونیست!.
ما روشنفکران دینی! ، روشنفکران جنگیر!و روشنفکران کمونیست! امروزها می شنونیم که افرادی(بیشتر مردم ایران) سخن ازدین، جنگیری و کمونیست میزنند. بدون اینکه دیندارباشند، بدون اینکه جنگیرباشند، بدون اینکه کمونیست باشند. ما به این افراد(ایرانیان) میگویم که دین، جنگیری و کمونیست را بگذارید به عهده ما دینداران، جنگیران وکمونیستها. چرا که این ما د...ینداران، جنگیران وکمونیست ها هستیم که دین ، جنگیری وکمونیست را می شناسیم. به همین دلیل این ما هستیم که میتوانیم دین ودینداران را، جنگیری وجنگیران را، کمونیست وکمونیستها را با دمکراسی و مدنیت آشنا کنیم. این ما دینداران، جنگیرها و کمونیستها هستیم که خواهیم توانست دمکراسی دینی!، دمکراسی جنگیری! ودمکراسی کمونیستی! را درجوامع پیاده کنیم. ما دراینجا سخنی با هواداران استبداد پیشین نداریم. چرا که میدانیم که هرچند که اینان سخن از جنگیران سوسمارخور میزنند! اما اینان نه تنها شهامت سخن گفتن ازجنگیران زبناره ، غارتگر، آدمکش ، برده فروش را نداشته وندارند. بلکه تعدادی ازهمین جنگیران سوسمارخوررا بعنوان پیامبروامام وجنگیری را نیزبعنوان مذهب ودین خود پذیرفته اند. دیکتاتورپیشین نیزهرماه یک باربه همراه خانواده خود به پا بوس بتکده یکی ازاین جنگیران سوسمارخوردرخراسان میرفت. سخن ما با بیشترمردم ایران( زنان آزادیخواه، مردان آزادیخواه، دختران و پسران جوان آزایخواه وخردمند) میباشد که امروز دست به نقد و بررسی دین، جنگیری وکمونیست زده اند.

اتحادیه دینداران، جنگیران وکمونیستها با همیاری وهمگامی هواداران استبداد پیشین.