Thursday, July 10, 2008

نگاهی/ نقدی برنواری بنام " اشک تاریخ" تهیه شده از سوی آقای مسعود صدر

نگاهی / نقدی برنواری بنام " اشک تاریخ" تهیه شده از سوی آقای مسعود صدر.

با دورود برشما هم میهن گرامی آقای مسعود صدر. من نوار"اشک تاریخ" بخش یکم و دوم شما را ازسوی یک برنامه رادیوی گوش کردم. شما در ین نوار به نکات زیادی اشاره کرده اید. من دراینجا به چند تا ازاین نکات اشاره میکنم وآنها را با شما هم میهن گرامی درمیان میگذارم. چنانچه پاسخی در مورد این نقد داشته باشید. خرسند خواهم شد که آن را دریافت نمایم.

بخش یکم نوار:
یک - شما حاج محمد رضاشاه (دیکتاتورپیشین ایران)را در این نواربه کورش بزرگ نسبت میدهید.
دو- تعریف و تمجید سطحی ، گذرا و موزیانه از دکتر مصدق میکنید.
سه- به دگرگونی تاریخ دزدان مدینه و متجازوان تازی به تاریخ شاهنشاهی بوسیله حاج محمد رضا شاه دیکتاتور اشاره میکنید ونتیجه گیری می نماید که این مسئله منجر به سرنگونی رژیم دیکتاتورحاج محمد رضا پهلوی گردید.
جهار- اشاره ای نیز میکنید به مرگ و دفن حاج محمد رضا شاه دیکتاتور پیشین ایران بوسیله مزدوروسرسپردهگان اودرکشورمصر.

بخش دوم نوار:
یک- شما ازآخوند آدمکش(ایرانی کش) بنام خمینی جلاد بنام یک سیاستمداربا هوش نام می برید.
دو- به بیشترمخالفان رژیم پیشین(حاج محمد رضا شاه دیکتاتور) که ازآنان بنام فدای خلق؛ مجاهد خلق؛ ملی گرا؛ هوادار مصدق وغیره حمله میکنی به اتهام اینکه اینان به پیشوازآخوند خمینی رفتند و درابتدا ازرژیم اوحمایت هم کردند.
سه- شما دراین بخش به همه مردم ایران حمله با بهتر بگویم توهین کرده و ازآنان بنام شهری و روستائی نام برده و با نام بردن گیلکی، مازندرانی، کرد، لر، بلوچ، ترک ، پارس و غیره همه مردم ایران را به باد انتقاد میگیرید که چرا اینان(مردم ایران) نیز به پیشواز و سپس به حمایت رژیم آخوند خمینی برخاستند.
جهار- شما اشاره میکنید به روشهای حمله آخوند خمینی به حاج محمد رضا شاه دیکتاتوررژیم پیشین، به وعده و وعید دادن خمینی (قاتل مردم ایران). شما هم همانند حاج محمد رضا شاه پهلوی فریاد ازدست رفتن اسلام و تنها کشورشیعه سخن میگوید، تمجید ار سرلشگر رحیمی و جهانبانی دو تن از فرماندهان حاج محمد رضا شاه میکنید. سخن از این میگوید که پذیرفتن آخوندی بنام خمینی به عنوان رهبر، جانشین خدا و فرمانده کل قوا برایتان سخت و سنگین میباشد.
پنج- دوقطبی یا پولاریزیره کردن دو رژیم (رژیم حاج محمد رضا شاه و رژیم آخوند خمینی) و تشبیه کردن رژبم پبشین به گل و بلبل و رژیم آخوند خمینی به ویران کردن گلها و کشتن بلبلها. رژیم پیشین را مهد سازندگی میدانید ورژیم کنونی را مهد ویرانگری و جنگ
درپایان به جنگ خانمان برانداز هشت ساله بین دو فاشیست بنام آخوند خمینی و صدام حسین اشاره میکنید و نتیجه گیری میکنید که در رژیم پیشین از برکت وجود ارتشی نیرومند. صدام حسین شهامت حمله به ایران را نداشت. به تمجید ازارتشیهای می پردازی که در جنگ خانمان براندازاین دو فاشیست ( خمینی وصدام حسین ) شرکت کردند. به مردم ایران حمله واهانت میکنی که چرا اینان قدر و منزلت رژیم دیکتاتوری و ضد مردمی شاه را نداستند و به پیشواز و حمایت از رژیم آخوند خمینی برخاستند. شما نتیجه گیری میکنید که اکنون چشمان این مردم کورکه چوب نتیجه کار خود را میخورند تا مبادا دیگرازاین اشتباهات نکنند.این چکیده آن چیزهایست که شما دراین نوار میخواهید بیان بکنید. اکنون به نقد نکات ذکرشده دربالا می پردازیم:

یک- کلمه اشک تاریخ یعنی چه؟ مگر تاریخ هم اشک دارد که اشک بریزد و اساسا" چه مفهومی دراین نوار دارد؟
دو- کوروش. کوروش کیست؟ اینان که سخن ازکوروش میگویند چه کسانی هستند؟
سه- دگرگونی تاریخ ایران یعنی چه ؟ کدام تاریخ ؟ جرا دیگرگونی تاریخ؟
جهار- حمله به اپوزیسیونها یا مخالفان رژیم گذشته و رژیم کنونی.
پنج- حمله و توههین کردن به مردم شهر و روستا و تمامی ملیتهای(تیره های) ایرانی.
شش- دو قطبی نگاه کردن به رژیم پیشین و رژیم کنونی و دفاع از رژیم پیشین.
هفت- ترفند رندانه و موزیانه ای که دراین نوار بکا ر گرفته شده چیست؟

یک- اشک تاریخ. یک کلمه نامفهومی است که شما از آن استفاده کرده اید. همانگونه که بدان اشاره کردم تاریخ اشکی ندارد. نام گذاری این نوار بنام اشک تاریخ دراصل مکملی است برای کتاب پوچی دیگری بنام پاسخ به تاریخ که حاج محمدرضا شاه دیکتاتور برای توجیه و فراراز مسئولیت، فراراز واقعیت، و توجیه دیکتاتوری خود به نگارش درآورد. نگارش این کتاب و موارد نوشته شده در آن نیز نشان میدهد که تا چه اندازه حاج محمد رضا شاه و مشاوران مزدوراوو پیروان کنونی او و فرزند او نه تنها هرگز به دمکراسی باور نداشته و ندارند. بلکه امروزهواداران این دیکتاتور هرآنچه نیز درتوان داشته و دارند بکارگرفته اند تا به مبارزه با دمکراسی به پردازند. اینان با کمال پرروی وگستاخی به دروغ و درظاهر خود را هوادار دمکراسی نیز دانسته و میدانند. اما در نهایت برای بر پای یک دیکتاتوری دیگر در ایران کوشش کرده و میکنند.
نقد درمورد کتاب پاسخ به تاریخ را به برنامه دیگر وا میگذاریم. چرا که ما سخنمان دراینجا نقد اشک تاریخ میباشد. بهترین نامی که میتوان برای این نوار پیدا کرد، که برازنده آن نیز باشد اشک تمساح میباشد که هم مفهوم دارد هم اینکه بیشتر مردم ایران بدرستی آنرا درک کرده ومیکنند. کاری که شما دراین نوار کرده اید نیز چیزی نیست جزاشک تمساح ریختن.

دو- کوروش. کوروش کیست؟ اینان که از کوروش سخن گفته و میگویند چه کسانی بودند و هستند؟ من امید وارم که گفتگوی درمورد کوروش، این رادمرد بزرگ ایران زمین را دریک بررسی دیگر به آن اشاره کنم. اما بدلیل اینکه نام این راد مرد و بنیان گذار کشور سربلند ایران زمین دراین نوارآمده وهستند دیگر ایرانیانی که آنان نیز نام از کوروش مببرند، بدون اینکه بدانند کوروش چه کسی بود. دراینجا به شکل خیلی کوتاه به آن اشاره میکنم.
الف- کوروش که آخوندها از آن نام برده و مبرند کیست؟
ب- کوروش که حاج محمدرضا شاه دیکتاتور ازآن نام میبرد کیست؟
ت- کوروش که بیشتر اپوزیسینوها ازآن نا م میبرند کیست ؟
ج - کوروش که مردم آگاه ایران ود یگرانسانها آزادیخواه وتاریخ شناسان جهان وخاورشناسان ازآن نام برده اند و می برند کیست؟

کوروش که آخوندها به مردم ایران معرفی کرده اند و حاج محمد رضا شاه پهلوی ازآن نام می برد و چپی های بی هویت که گوی درکوبیدن ایران و ایرانی گوی سبقت را ازآخوند های ایرانی کش و ضد ایرانی گرفته اند همان کوروشی است که متاسفانه شما سلطنت طلب که خود را روشنفکر، سیاسی، تاریخ شناس و غیره میدانید ونواری بنام اشک تاریخ یا بهتر بگویم اشک تمساح ارائه میدهید.
آخوند با ترور شخصیتی و تاریخی کوروش. با تحریف و وارونه جلوه دادن تاریخ ایران و ایرانی و اساسا" تاریخ انسان را به ریشخند گرفته و میگیرد. آخوندی که همیشه درزیرسایه شاهان اسلام پناه نه تنها درایران به مفتخواری خود ادامه داده. بلکه بیشتر مردم ایران و خود مزدوری بنام شاه را نیز زیرسلطه تفکرات ویرانگر خود در چارچوب اسلام به زنجیر نیز کشیده. بدلیل همان پایگاه مذهبی خود درایران اشغالی تفکر خود را به دیگران به ویژه مردم ایران و بیشتر اپوزیسیونها تحمیل نیز کرده و میکند. تا جای که تاریخ این کشور نیز بنابه دستورآخوندها با شیادی بنام محمد تازی که او را بنام پیامبر به خورد این مردم داده آغاز میشود. شوربختانه ما می بینیم که گروهای سیاسی ایرانی نیز با کوروش با تاریخ ایران وایرانی باهویت و ملیت ایرانی همانگونه برخورد میکنند که آخوندها برخورد کرده اند و میکنند. شرم و خجالت هم خوب چیزی است اگر شما داشته باشید و بیشترازاین اشک تماسح نریزید.

یهودیهای به دلیل احترامی که کوروش این رادمرد ایران به آئین و مذهبشان گذاشت و آنان را به سرزمین خودشان برگردانید. او را پیامبر خود میدانند. اکنون ما و شما که خود را اایرانی میدانیم، نمیبایست با بنیانگذار کشورایران، کشور پرافتخارایران. بنیانگذار حقوق بشراینگونه ناآگاهانه، کورکورانه و نابخردانه برخورد نمائیم. اینگونه برخوردبا این بزرگ مرد ایرانی. با تاریخ ایران و ایرانی. با هویت ایرانی، با ملیت ایرانی نشان میدهد که این ما تا چه اندازه ببنش اجتماعی، سیاسی تاریخی و فرهنگی داریم وتا چه اندازه تاریخ خود را میشناسیم.

اگرآخوندهای آدمکش حاکم بر ایران و ایرانی نیز بخواهند بررسی را در مورد کوروش و حاج محمد رضاشاه دیکتاتور تاریخ ایران و ایرانی و هویت ایرانی یکنند. چیزی جزاینکه شما مسعود صدر دراین نوار درمورد کوروش و نسبت دادن آن به حاج محمد رضا شاه پهلوی به او داده ید؛ نخواهند داد.
کوروشی که مردم آزادیخواه وآگاه ایران زمین و دیگر انسانها و تاریخ شناسان درپهنه گیتی ازآن گفتگو میکنند. نه آن کوروش آخوندهای آدمکش است که حتی نام او را از فرهنگ لغت ایرنی بیرون کشیده اند و از نام بردن و نوشتن آن نیز می پرهیزند. نه آن کوروش حاج محمدر ضاشاه دیکتاتور. نه کوروش خود فروختگان بی هویت تازی پرست که خود را مجاهد خلق میدانند و بتهایشان دزدان مدینه بوده ومیباشد و نه شما آقایان و خانمهای سلطنت طلب و نه کوروش چپهای بی هویت و دیگر اپوزیسیونها دنباله رواست.
کوروشی که مردم ایران و تاریخ شناسان ازآن گفتگو میکنند. کوروشی است که د رتمامی دوران حکومت خود به هیج کشوری لشکر کشی نکرد. تا دین وآئین و فرهنگ خودرا برآنان تحمیل نماید. او به یاری مردم سرزمینهای شتافت که میخواستند از زیر دست حکامان زورگو و قلدر و بی کفایت خود رهای یابند و خود سرنوشت خود و سرزمین خود را بدست بگیرند.
کوروشی که مردم ایران و تاریخ شناسان ازآن گفتگو میکنند. کوروشی است که درتمامی دوران حکومت خود به همه ملیتها، مذهبها و آئین ها احترام گذاشت و برا ی رشد و شکوفای آنان نیرنهایت کوشش را نمود. سیاست آشتی خواهانه کوروش مسئله ایست که بیشتر خاورشناسان به آن اشاره میکنند. کوروشی که مردم ایران و تاریخ شناسان از آن گفتگو میکنند. کوروشی است که اولین بنیانگذار حفوق بشر در جهان میباشد و بیشتر مورخان گیتی و خاورشناسان از این مرد برزگ به نیکی یادکرده اند و میکنند.

هردوت کوروش را پدری مهربان و رئوف میداند که برای رفاه مردم کارکرد. او می نویسد:کوروش پادشاهی بود ساده جفا کش، بسیار بلند همت، شجاع و در فنون جنگ ماهر؛ که ایالت کوچک فار س را به یک مملکت بزرگ تبدیل نمود. مهربان بود و با رعایا سلوک دوستانه وپدرانه می نمود. بخشند ه، خوش مزاج و با ادب بود. از حالت رعیت آگاهی داشت.
هردوت درجای دیگر مینوسید: که هنگام پادشاهی کوروش و کمبوجیه قانون راجع به باج و مالیات وضع نگردیده بود. بلکه مردمان هدایای میآوردند. تحمیل باج و مالیات درزمان داریوش معمول گردید.اکنون باز دوباره دیده میشود که شما سلطنت طلب ها که خود را ارباب و آقای مردم ایران و مالک ایران میدانید. با ارائه این گونه نوارها که هیچگونه پایه واساس علمی، اجتماعی و تاریخ ندارد. گفتگو از کوروش و تاریخ بکنید. شما هم آگاهانه هم ناآگاهانه و با بکاربردن ترفند های، کوشش کرده و میکنید که کوروش را به حاج محمدرضا شاه دیکتاتور و او را به کوروش نسبت بدهید.

سه- دگرگونی تاریخ:
شما دراین نوار اشک تمساح؛ اشاره ای نیز به دگرگونی تاریخ میکنید. دگرگونی تاریخی که حاج محمد رضاشاه دیکتاتور می خواست انجام دهد. سپس نتیجه گیری میکنید که رژیم او به همین دلیل سرنگون شد.

شما هواداران سلطنت طلب. شما چپاولگران ابران و ایرانی، میبایست بدانید که تاریخی که امروز من و شما از آن بنام تاریخ این سرزمین و برای شمردن زمان استفایده کرده و میکنیم تاریخ دگرگون شده ای است که حکامان تازی و ایرانیانی بی هویت ،اسلام پناه و تازی پرستان همانند شما و حاج محمدرضاشاه تان آنرا در 1387 سال پیش دگرگون نمودند و پایه و اساس آنرا از زمان رفتن شیادی بنام محمد عرب ازمکه به مدینه پایه گذاری کردند.
اکنون اگرحاج محمد رضاشاه دیکتانور نیز بخیال خود میخواست آنرا دگرگون کند و پایه یک تاریخ شاهنشاهی بگذارید و شما آنرا دگرگونی تاریخ میدانید. من میخواهم به شما بگویم که او نیز میخواست این تاریخ دگرگون شده را را دگرگون کند.
اما مردم آگاه و مبارز ایران نه دگرگونی تاریخ بوسیله حکامان تازی و حکامان اسلام پناه ایرانی را پذیرفته اند و خواهند پذیرفت نه دگرگونی تاریخ بوسیله حاج محمد رضا پهلوی دیکتاتور. اگر یک روزی این ملت ایران بر سرنوشت خود حاکم گردند که میگردند. بدانید که آنان تاریخ دگرگون شده بوسیله تازها را دگرگون خواهند کرد و تاریخی را پایه گذاری خواهند کرد که تاریخ وهویت چند هزارساله ایرانیان را بیان کند. این تاریخ، تاریخی خواهد بود که کوروش بنیانگذار آن بوده و هست. این تاریخ چندهزار ساله ایرانی خواهد بود نه تاریخ شاهنشاهی نه تاریخ شیادی بنام محمد تازی.

چهار- حمله به اپوزیسیونها /گروهای مخالف رژیم جمهوری اسلامی :
من هدف دفاع ازاپوزیسیونها/گروه های مخالف را نداشته وندارم. چرا که بیشتر کارهای(اشتباهاتی ) که این اپوزیسیونها تا کنون کرده و میکنند؛ اشتباه بوده. به همین دلیل در بیشتر میادین نبرد بویژه نبرد مدیریت البته اگر بدانند که نبرد مدیریت چیست؛ شکست خورده اند تا این که پیروز بدست آورند
.

پنج- حمله و توهین شما در این نوار به مردم ایران،به شهری و روستای، اهانت به تمامی تیره های ایرانی که اینان به پیشواز آخوندی بنام خمینی و سپس به حمایت رژیم او برخاستند:
البته بیشترمردم ایران؛ شما سلطنت طلب ها را بخوبی می شناسند واین توهین ها برای آنان چیز تازه ای نبوده ونیست. سلطنت طلبهای که چپاولگران و غارتگران ایران وایرانی بوده. خور را ارباب و آقای مردم ایران میدانستند و میدانند. این گونه ادبیات نیز بخشی از فرهنگ آنان بوده و میباشد. فرهنگ توهین واهانت به مردم.غارت و چپاول کشورشان و سپس با یاری گرفتن از این سرمایه های غارت شده به عیاشی پرداخته و مردم را گناه کارنیز بدانند. شاعر، آهنگ سرا و خواننده مزدورآنان نیز با ترانه شهریار. بی شرمانه به مردم ایران توهین میکنند که این مردم نفهم قدر ومنزلت دیکتانوری بنام حاج محمد رضا شاه("شهریار") را نداستند!!!
شما مسعد صدر نیز دراین نوار کارتان اهانت و توهین به مردم ایران و تعریف وتمجید کردن از ژنرالهای حاج محمد رضاشاه دیکتاتور میباشد. اما من سخنم با هم میهنان گرامی ایرانی است که میبایست بدانیم درایران کنونی( غارت شده بوسیله شاه و آخوند) دو گروه
هستند که بیشرین امکانات را برای تحمیل افکار خود بر جامعه ایران و مردم ایران داشتند و دارند:

الف- آخوندها بااداشتن پایگاه های مذهبی و تامین مالی از سوی موقوفات، خمس و زکات و امروز با حکومت کردن و در اختیار داشتن تمای امکانات مالی ایران و غارت تمامی کشور .

ب- سلطنت طلبهای که اینان نیز همانا بدلیل غارت کردن کشورایران و ایرانی وخرید کارخانه و فروشگا های بزرگ و داشتن حسابهای بانکی دردرون وبیرون کشور. به آسانی و بدون داشتن گرفتاری دست به تاسیس یک شبکه رسانه گروهی در سراسر گیتی زده اند. اینان با داشتن این شبکه کوشش کرده و میکنند که افکار پوسیده خود رابه مردم ایران تحمیل بکنند. اینان پس از رژیم فاشیستی جمهوری
اسلامی دارای بزرگترین امکانات مالی و شبکه رسانه گروهی هستند.

اکنون اگر من و شما آگاهانه با این مسائل برخورد نکنیم. و یک روزی رژیم کنونی درایرن سرنگون شود. آن زمان اینان خواهند بود که با استفاده کردن ازاین امکانات برتر خود. میدان سیاست را دو باره بدست گرفته و حاکمیت را یدست گیرند. و بازخود را ارباب و آقای مردم بدانند و مردم ایران وایران را دوباره به زیر یک رژیم دیکتاوری دیگری بکشند.
اما هوشیاری، آگاهی، اتحاد وهمبستگی من شما میتواند. نفش های شوم و ننگین اینان را نفش برآب نماید. این آقایان و خانمها میبایست بدانند که البته میدانند. اما چو خود را ارباب مردم دانسته و میدانند. نمی خواهند دست از این فرهنگ ضد مردمی خود دست بردارند.

شما شمال تهران نشینان دزد فکر میکردید و هم اکنون نیز فکر میکنید که شمال تهران یعنی ایران و ایران یعنی شما تهران. مردم ایران از هیچگونه آزادی سیاسی برخوردار نبودند. دراداره امور خود؛ شهر، استان و کشور خود هیچگونه دخالتی نداشتند و اساسا" بیشتر
مردم ایران خمینی را نمی شناختند. شما سلطنت طلبها باید بدانید و به پذیرید که 65 درصد از مردم ستمدیده ایرانی در زمان رژیم حاج محمد رضا شاه دیکتاتورشما بیسواد بودن ودر بدترین شرایط مالی واجتماعی به سر می برند. بخش بزرگی ازآنان برای کار به کشورهای عربی خلیج فارس همانند کویت میرفتند.
بخش بزرگی از این 65 درصد بیسواد و ستمدیده شوربختانه درزمان رژیم حاج محمد رضاشاه دیکتاتور چماقی وشاه دوست بودند . ا مروز نیز حزب الهی ، بسیجی، مامور و جاسوس رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی هستند. اما این وظیفه من و شما می باشد که به یاری این فریب خوردگان بشتابیم وآنانرا از چنگ رژیم رهای بدهیم وبیشترازاین اجازه ندهیم که این سرسپرد گان و مزدوران به مردم ایران توهین و اهانت نمایند.

شش- دو قطبی نگاه کردن شما به رژیم پیشین و رژیم کنونی و دفاع از رژیم پیشین :
این برای همه انسانهای آزادیخواه و آگاه به ویژه بیشتر مردم ایران هم چون روز روشن میباشد که رژیم فاشیستی جمهوری اسلام میوه درخت/ نهالی است که رژیم حاج محمد رضا شاه دیکتاتور در دروان 37 سال حکومت اسلام پناه خود کاشت. این شاه اسلام پناه ، مزدور آمریکا و دیکتاتور مردم ایران. دردامن خود 150000 آخوند پرورش داد. آخوند های که از همه گونه امکانات برای زندگی، برای تربیت نیرو، سازماندهی، برنامه ریزی و تبلیغات برای اسلام خود و تفکرات ویرانگرانه خود بر خوردار بودند.

اگر امروز این آخوند(خمینی و یا خامنه ای) به حکومت رسیده خود را رهبر مردم ، جانشین خدا، فرمانده
کل قوا میداند؛ جیز تازه ای نیست. امروز اگر رئیس جمهور اسلامی از امام مهدی خود و مدیریت آن سخن میگوید، چیز تازه ای نیست. حاج محمد رضا شاه شما نیز از همین موهومات سخن میگفت. او نیز خود را کمر بسته امام آخوند های و امام شما که اما رضا باشد میدانست و دههای جفنگیات دیگر که خود شما بیشتر میدانید. حاج محمد رضا شاه دیکتاتور نیز خود را رهبر مردم، جانشین خدا برروی زمین و فرمانده کل قوا میدانست. دررژیم دیکتاتوری مذهبی جمهوری اسلامی ، آخوند خود را رهبر مردم، جانشین خدا و فرمانده کل قوا میداند. در رژیم دیکتاتوری پیشین شاه دیکتاتور خود را رهبر مردم ، جانشین خدا و فرمانده کل قوا میدانست. اولی برای سلطنت طلبی همانند شما غیر عایدی است و دومی برای حزب اللهی. اما هم شما سلطنت طلب و هم آن حزب اللهی باید بدانید که هر دوسیستم حکومتی هر دو دیکتاتور و عناوین انتخابی آنان برای مردم آزادیخواه ایران غیر قابل قبول وغیرعادی است.

هفت- ترفند رندانه و موزیانه ای که دراین نوار بکا ر گرفته شده چیست؟
این روش نگارش، این ادبیاتی که شما دراین نوار برکار گرفته اید. آخوند مطهری نیز درایران بکار می برد. او نیز با نوشتن چند جملاتی درابتدای هرنوشته خود. این شبه را برای خواننده خود ایچاد میکرد؛ که گوی نویسنده دارد با یک دید انتقادی ازاسلام سخن میگوید و یک دید مترقی دارد. او با این روش کوشش میکرد؛ حس کنجکاوی خواننده را به خود جلب نماید. اما در پایان ائدلوژی اسلامی ویرانگرانه خود را به خواننده خود دیکته مینود
.

شما نیز کوشش کرده اید ازهمین روش استقاده کنید. ابتدا پیوند دادن حاج محمد رضا شاه دیکتانور به کوروش، دفاع سطحی و گذرا از مصدق، بررسی دو پهلوی رژیم محمدرضا شاه دیکتاتور و رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی وسپس دو قطبی کردن رژیم حاج محمد رضا شاه دیکتاتور وآخوند خمینی جلاد به حمایت از رژیم پیشن به پردازید. اینگونه نمایشنامه نویسی نیز با این روش موزیانه و رندانه چیزی نیست به جز تحریف کردن تاریخ و فریب خود و مردم .

کوروش ایرانی