Friday, January 03, 2014

مسلمانان ایرانی نه تنها تجاوزگران به آبااجداد وغارتگران کشورشان را می پرستند بلکه به آنان افتخارنیزکرده ومیکنند!

مسلمانان ایرانی نه تنها تجاوزگران به آبااجداد وغارتگران کشورشان را می پرستند بلکه به آنان افتخارنیزکرده ومیکنند!

آقای ایرانی گرامی

فرصت کردم که قسمتی از نوشتۀ شما را ببینیم و طبق خواستۀ شما نظرم را به اختصار در ذیل می آورم. 

در اینکه رژیم ولایت مطلقه فقیه، یکی از عوامل اصلی وضع موجود در میهن ماست، با شما موافقم. این رژیم با تبعیض بر علیه دگراندیشان و نیز با تبعیض قومی، به آزادیهای اولیه ایرانیان را مورد تجاوز قرار داده است. 

مساله این نیست که گردانندگان این رژیم عرب هستند و یا فارس؛ مسلمان هستند و یا بهایی؛ مساله اینست که با عناوین مختلف، بر علیه عدۀ دیگری از انسانها تبعیض برقرار میکنند و به حقوق بشر، بدین بهانه به شکلهای مختلف تجاوز میکنند. با احترام به شما و نظر شما، تصور من اینست که برای برقراری و پیشبرد و استقرار مردمسالاری در ایران، و برای رسیدن دموکراسی به نقطه ای غیرقابل بازگشت در وطن، لازم و بلکه حیاتی است که افراد و هسته های مردمی، همان کژراه رژیم را به شکلی دیگر و با صورت ظاهری دیگری طی نکنند. سوالی که هر فعال سیاسی در جهت مردمسالاری ایران لازم است به آن (لااقل برای خودش) پاسخ روشن داشته باشد اینست که از خو بپرسد که آیا پندار و کردار و گفتار من و هسته ای که در آن فعال هستم، همانا از جنس رژیم است یا نه و اگر آنها با غیر مسلمانان آن میکنند که میکنند،  من هم با مسلمانان همان کار را خواهم کرد؟ اگر آنها با فارسها یا کوردها این میکنند، آیا من هم همان تجاوزات را به حقوق انسانهای مسلمان و قوم عرب خواهم کرد؟ اگر شخص شما فردا عنان امور کشور را در دست داشته باشید، با چندین میلیون ایرانی مسلمان و عربهای ایرانی خوزستان چه خواهید کرد؟

یادآور میشوم که بخش بزرگی از زندانیان سیاسی و اعدام شده گان توسط همین رژیم اسلامی، خود را مسلمان میداننند و و تعداد بسیار از زندانیان سیاسی و اعدام شدگان جنوب وطن ما، که توسط این "رژیم اشغالگرفاشیستی تروریستی اسلامی عربی" به این سرنوشت دچار شده اند، از نژادعرب هستند ولی بسیار جانفشانه ها برای آزادی و استقلال ایران و حفظ تمامیت عرضی وطن کرده اند.

به مناسبت سالگرد لائیسیته، که از ارکان اصیل آن نفی تبعیض است، یک مقاله و دو مصاحبه را برای شما ارسال میدارم. 

به امید آزادی وطن و هموطن

با مهر و احترام


بادورود برشما هم میهن گرامی آقای دکترعلی صدارت!

درپاسخ خودت به نکاتی اشاره کرده ای که مرا مجبورکرد این پاسخ را برایتان بفرستم. من می خواهم به شما بگویم که تفاوت من با شما این است که من کوشش کرده ام ومی کنم که یک فرد آزادیخواهی باشم. فرد آزادیخواهی که برای آزادی انسان، ارزشها وکرامت انسانی مبارزه کرده ومی کند. برای من ملیت، قومیت، نژاد ومذهب مسئله یا گرفتاری نبوده، نیست ونخواهد بود.

اما شما فردی هستید مسلمان که باد اسلام درون شکمتان پیچیده ودرد اسلام ومسلمانی دارید. شما اگربا یک نگاه انسانی وپژوهشگرانه به اسلام وتاریخ اسلام بنگری. نه تنها ازاین مذهب فاشیستی دفاع نخواهید کرد. بلکه ازمسلمان بودن خود نیزشرمنده خواهید بود. شما اگر به این می اندیشید که اگر شما درزیرسایه مذهب فاشیستی بنام اسلام وحکومت دیکتاتوری و اسلام پناه حاج محمد رضا شاه پهلوی تربیت نشده بودید واین مذهب را ازپدرومادرخود به ارث نبرده بودید.  آیا بازهم خود را مسلمان می دانستید ودرد اسلام داشتید؟!
حاج محمد رضاشاه پهلوی درحکومت دیکتاتوری و اسلام پناه ه خود نه تنها دویست هزارآخوند تربیت نمود. بلکه دست آنان را درهمه کارها نیزآزاد گذاشت. هرماه نیزبه بتکده خراسان می رفت تا جاروکشی این بتکده را بکند! خود را کمربسته این بتکده می دانست! هرچند که درکشوری بنام سوئیس نیززندگی کرده بود ومدارک دانشگاهی نیزازاین کشورداشت!

شما نیزامروز با یدک کشیدن پیشوند دکتری. درکشورآمریکا زندگی گزیده اید. اما همانند آخوندها آدمکش حاکم برکشور ومردم ایران ودیگراسلامگرایان درد اسلام دارید. الله موهوم تو یک عرب می باشد. پیامبرتو یک زنباره ، یک برده فروش، یک غارتگر که کارغارتگری گروهی را دربین اعراب بیابانگرنهادینه کرد وبا کشت وکشتاروغارت وبه بردگی گرفتن مردان زنان کودکان وفروش آنان این فرد جاه طلب عرب بیابانگرد وبچه باز را پیامبرخودت دانسته و میدانی! قبله گاه تو ودیگرمسلمانان بتکده عربستان سعودی است! آدمکشان عرب بیابانگرد را بعنوان امامان خودت گزیده ای! کتاب وحشتی بنام قرآن را بنام کتاب الله موهوم عرب خودت می خوانی وبا مقدس نمودن این آدمکشان والله موهوم خودت. ازدیگرانسانهای آزاده وآزادیخواه  آزادی سخن گفتن را گرفته اید و اگر اینان بخواهند سخنی درمورد این این بتها بگویند. شما آنان را بعنوان توهین به مقدسات تهیده به کشتن کرده و می کنید.

امروزه بیشتراین کسانی که توازآنان بنام عرب نام برده ومی بری. اسیراین مذهب فاشیستی شده اند وبرادرکشی جنگ وویرانی هستی ونیستی این عربها را درنوردیده وهمه درآتش این مذهب فاشیستی سوخته ومی سوزند. توی مسلمان آمریکا نشین نیزهمانند همفکران خودت آخوند ها واسلامگرایان باد اسلام درشکمتان پیچیده ودرد اسلام دارید! سخن ازاین میگوید که درایران میلیون ها عرب هستند که مسلمان نیزهستند وازمن می پرسید که با این عربهای مسلمان چه خواهم کرد؟!

من برای شما مسلمان که درد اسلام دارید. میگویم که آخوند ها نیزهمانند شما ازاین نیزپا را فراترگذاشته اند ومیگویند. شما با یک ایران اسلامی که بیشترازنود درسد مردم آن مسلمان ( شیعه) هستند می خواهید چه بکنید؟! من به شما می خواهیم بگویم که من هیچگونه گرفتاری با این مسائل نداشته وندارم. چرا که من همانند تو مسلمان نبوده و نیستم. من همانند توازدیدگاه مذهب فاشیستی اسلام وبعنواند یک مسلمان به این مسائل نگاه نکرده ونمی کنم. من بعنوان یک انسان آزادیخواه و ازدیدگاه انسانی به همه کسانی که درایران اشغالی زندگی می کنند. بعنوان یک انسان وشهروند ایرانی نگاه کرده ومی کنم. به انسان بودن وانسانیت آنان وآزادی آنان نگاه کرده ومیکنم. به اینکه همه اینان درسایه یک سیستم دمکراتیک مردمی برابربوده وخواهند بود.

شما به کلمه عرب بسیارسطحی نگاه کرده ومی کنید. به همین دلیل برادشتان نیزبسیارسطحی است.  من دراینجا کوشش می کنم به چند مورد اشاره نمایم. امروز این هشتادمیلونی که خود را ایرانی می دانند بیشتر نامهای آنان با علی آغاز می شود و با مهدی نیزبه پایان می رسد. درجای هم که برای نامگذاری نام کم می آورند. نامها را دوقولو وسه قلو کرده وآزآنها استفاده میکنند. امروز فراریک عرب بیابانگرد ازمکه به مدینه تاریخ کشورتو را تشکیل داده! بگونه ای که گوی شما واین ملت هویت و تاریخ خود را ازدست داده اند. شما وملتی که به هویت خود پشت کرده باشد. به تاریخ خود پشت کرده باشد. به آبا اجداد خود پشت کرده باشد. یک ملتی بدون هویت وبدون تاریخ که آرمان شهرخود را درمذهب فاشیستی بنام اسلام جستجو کرده ومیکند. آینده ای بهترازاین نخواهد داشت.

شما اسلامگرایان که باد اسلام درشکمتان پیچیده ودرد اسلام دارید. شوربتخانه ماله بدست گرفته اید تا جنایتهای این مذهب فاشیستی را. کسانی که به زنان ودختران این کشوروآبا اجداد تو واین ملت تجاوزکردند وامروزنیزاین جنایت خود را ادامه داده ومید هند ومردان زنان ودختران این کشوررا به بردگی کشیده وبعنوان برده فروختند ومی فروشند را ماله کشی کنید و به این جنایتهای آنان شکل انسانی نیزبدهید!

شما نیزهمانند آخوند ها سخن ازاین می گوید که رژیم شاهنشاهی سرنگون شد! کدام رژیم شاهنشاهی؟ اگر آدم کمی سواد تاریخی داشته باشد. باید این رابداند که تنها درزمان هخامنشیان سیستم شاهنشاهی براین کشوربرقراربود. تنها این بخش ازتاریخ این کشوراست که مایه افتخاراین کشورودیگرانسانهای آزادیخواه درپهنه گیتی بوده وهست. پس ازحمله اسلامگرایان به این کشورودراین یک هزاروپانسد سال گذشته. این ترکهای ومغولهای مسلمان شده آدمخور به ویژه ترکهای آسیای مرکزی بودند که دراین کشورتحت عناوین سلطان وخلیفه وبا یاری این آخوند ها حکومت کرده اند.

این آخوند ها بودند که بیش ازیک سوم این کشوررا درجنگ چالدوران با شعارتوخالی که موهومی بنام مهدی موعد به کمکشان خواهد آمد را ازدست دادند! پس ازآن نیزتوجیه کردند که اگر اینان مسلمان واقعی بودند وبه موهومی بنام مهدی ایمان داشتند. این مهدی به کمکشان می آمد واگر نیامد. دلیلش این بود که اینان ایمان کامل به این موهوم نداشتند!

شما نیزازهمان کلماتی استفاده می کنید که آخوند دردهان شما گذاشته. شما ازحکومت دیکتاتوری اسلام پناه حاج محمد رضا شاه پهلوی این مردک مسلمان یاوه گو. بعنوان رژیم شاهنشاهی یاد میکنید! بدون اینکه بدانید اساسا" رژیم اشغالگر فاشیستی تروریستی اسلامی عربی حاکم برایران محصول وثمره رژیم دیکتاتوری واسلام پناه حاج محمد رضا شاه پهلوی این مردک هذیانگو بوده وهست( نهالی است که او دردوران رژیم دیکتاتوری واسلام پناه خود کاشت ، آبش داد ونگهابان این نهال بود!) دلیل این گرفتاری تو نیزاین بوده وهست که آخوند اسلام را درون یکا یک سلوهای مغزتو  ودیگرکسانی که خود را مسلمان می نامند جای داده. توهرگزبه این نه اندیشده ای وازخود نه پرسیده ای که چرا در کشورتو یک سری ازآخوند ها دستارسیاه برسردارند ویک سری دستارسپید! برای اینکه آخوندی که دستار سیاه به سردارد وپیشوند" سید" (به عربی یعنی آقا) را نیزبرای خود برگزیده . می خواهد بگوید که حتی آخوندی که دستارسپید برسردارد ازجنس آنان نیستند!

شوربختانه بیشتراین مردم بی هویت شده ایران نیزازاین آخوند ها با دستارسیاه درشکل گروهی بنام سادات( آقایان!) نام برده ومی برند! امروز نیزاین دوگروه( آخوند با دستارسیاه ودستارسپید) جنایت پیشه، جنایتکار، آدمکش؛ زنباره، شکم پرست، پول پرست، جاه طلب، فریبکار، نیرنگ باز، دین فروش، آدمخوار، ضد ایرانی و فرزندان خلف محمد عرب بیابانگرد. دست دردست همداده وبا گزیدن نامهای موهومی همانند حجت السلام وآیت الله کمربه سرکوب این مردم ایران وغارت کشوروبرپائی یک حکومت ناب اسلام محمدی زده اند. شما مسلمانان بی هویت نیزنه تنها به آبااجداد، گذشته خود، تاریخ خود، فرهنگ خود پشت کرده اید. بلکه ازاین جنایت کاران وآدمکشان وبا احترام کامل ازآنان بنام حجت السلام(یاوراسلام) وآیت الله (نشان الله) نام برده ومی برید.  من اگربخواهم دراین مورد سخن بگویم. نیازبه نوشتن دهها کتاب دارم. تا بتوانم بخشی ازاین جنایت وکاراین مذهب فاشیستی بنام اسلام را که توبه ارث برده ای را به تونشان بدهم.

فراموش نکنید شما دارای یک مغ می باشید که درون سرتووبین دوتا گوشهای توقراردارد. این مخ تشکیل شده ازمیلیارد ها سلول. اگرشما توانستی با یاری گرفتن ازاین مخ. دست بکار پژوهش بشوی. من می خواهم بگویم که شما نه تنها هر گزدرد اسلام ومسلمانی نخواهید داشت. بلکه ازمسلمان نامیدن خود نیزشرمند خواهید شد. درآن زمان است که هرآنچه درتوانی داری بکارخواهی برد تا دست بکارافشای هرچه بیشتراین مذهب فاشیستی بشوی ونه تنها خود را ازاین که گرفتارش شده ای به رهانی. بلکه به یاری دیگر کسانی نیزبه شتابی که دراین گندآب وباتلاق فرورفته اند.

اما شما باید این را بدانید که درون این میلیاردها سلولی که درون مخ تومی باشد. درون هرسلولی یک آخوند نهفته است. درنتیجه افکارتواسلامی است. رفتارتو اسلامی است. کردارتواسلامی است. ادبیاتی که ازآن استفاده می کنی اسلامی است. دردرون خیالات خودت نیزیک اسلام خیالی پرورانیده ای وآرمان شهرخود را درون این اسلام خیالی خودت جستجو کرده و میکنی. به همین دلیل هرگزنیزنمی خواهی بپذیری که اسلام یک مذهب فاشیستی است که پایه ریزی شده است برغارت، کشتار، آدمکشی، برده فروشی، برادرکشی وپاشیده شدن خانواده ها. تو ودیگرکسانی که خود را مسلمان می نامید. به موهومات همانند الله عرب و دنیای خیالی بهشت وجهنم باوردارید.به کشتن دیگرانسانهای که شما ازآنان بنام کافر نام برده ومی برید وریختن خون آنان. به غنیمت گرفتن اموال وداریهای آنان. به اسیری بردن فرزندان آنان و برده کردن آنان. تجاوزبه نوامیسشان را صواب وجهاد درراه موهومی بنام الله وخرید بهشت برای خودتان دانسته ومیدانید. فاشسیتها نیزهرگزاینگونه نه اندیشیده ونمی اندیشند که شما مسلمانان می اندیشید!

شما آنچنان دچاراین موهومات بوده وهستی که آزاد بودن، آزاد اندیشیدن، آزادسخن گفتن مرا که افکاراسلامگرای تو و اسلامگرایان حاکم برکشورایران وموهوماتی که شما ازآنان وآنها بنام مقدس نام برده وفرهنگ مقدسگرای را دربین مردم و برای فریب مردم گسترش داده ومی دهید را روشی همانند رژیم حاکم کنونی ایران می دانید( "جنس رژیم")! شما اگرکمی شرافتمندانه به خود وافکارخودت نگاه بکنی. خواهی دید که شما دربیشترازنود درسد با این آخوند های آدمکش حاکم برایران ودیگر اسلامگرایان نکات مشترک داشته ودارید. من اگر بخواهم همانند شما ودوستان شما که آخوند ها واسلامگرایان باشند. ازفرهنگ مقدسگرای یا تقدسگرای سخن بگویم وکلمه مقدس را بکارببرم. باید به شما بگویم که برای من این انسان بوده وهست که مقدس می باشد. هیچ کسی، هیج مذهبی وهیچ حکومتی نیزاین پروانه را نداشته وندارد که آزادی را ازاین انسان مقدس گرفته وبگیرد.

شما هرگزازخود نپرسیده ونمی پرسید که دردرازای بیش ازیک سد وپانسد سال. که این مذهب فاشیستی براین کشورو مردم کشورتحمیل شده. به جزکشتار، غارت کشور، سرکوب مردم، ایجاد برادرکشی، ازهم پاشیده شدن خانواده ها، ویرانی کشور، به قهقرا کشیدن مردم، گرفتن آزدای ازمردم، نابودی فرهنگ وتاریخ این کشور. مگراین مذهب فاشیستی واسلامگرایان بی هویت کاردیگری نیزکرده اند ومی کنند؟! اگر چنین بوده وهست. به چند تا ازکارهای سازنده ای که شده و می شوداشاره نمائید. باورداشته باشید که من همه سخنان خود را پس خواهم گرفت. بسیارشگفت آوراست که مسلمانان ایرانی نه تنها تجاوزگران به آبااجداد وغارتگران کشورشان را می پرستند بلکه به آنان افتخارنیزکرده و میکنند! اساسا" یا اینان ازتخم همین متجاوزگران هستند یا اشکالی درژنه آنها وجود دارد!

هم میهن گرامی کوشش کن با یاری گرفتن ازخرد ودانش وآگاهی. درگام نخست خودت را ازدرون این گندآبی بیرون بکش که مذهب فاشیستی بنام اسلام برای تو فراهم کرده. درگام دوم اگرتوانستی با گسترش خرد ودانش وآگاهی ونقد مذاهب فاشیستی بویژه مذهب فاشیستی بنام اسلام ومقدسات . بتوانی ازآنان که بنام عرب نام برده ومی بری کمک نموده. تا شاید آنان نیزبتوانند ازدرون این گند آب بیرون آمده وانسان وانسانیت خود را دریابند. به هرروی برای انسان بودن، انسانی زندگی کردن وگرامی داشتن کرامت وارزشهای انسانی هرگزدورنشده ونخواهد بود. ازسخن من نرنجید. چرا که من بی پرده سخن میگویم.

کوروش ایرانی سوم دسامبر دوهزارو سیزده میلادی