Saturday, October 14, 2006

"چراانقلاب کردید؟"


"چراانقلاب کردید؟!!!"
گروهی ازهم میهنان گرامی می پرسند که چرا" انقلاب" کردید؟ جوانان ما میخواهند بدانند که چرا؟ آنان بدنبال پاسخ هستند. من نمی دانم که منظور این گروه ازهم میهنان ازجوانان کدام جوانان هستند. جوانانی که فریب آخوندی بنام خاتمی را خوردند و با رائی خود برای هشت سال عمرننگین رژیم را درازترکردند تا به جنایت؛ غارت وسرکوب خود ادامه دهد! البته من این گروه ازهم میهنان را کاملا" درک میکنم و بی دلیل هم نیست که اینان پرسش خود را اینگونه بیان میکنند. بیان پرسش چرا انقلاب کردید؟ رودرروی قراردادن دو نسل دربرابر هم دیگراست. به جای رو درروی قراردادن مردم ایران در برابر رژیم جمهوری اسلامی حاکم برایران و ایرانی. بیان این گونه پرسش آب ریختن درآسیاب رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی بوده و میباشد. به همین دلیل من می خواهم به این هم میهنان بگویم که شما میتوانید پرسش خود را به شکل دیگرنیزبیان دارید. وآن اینکه: چرا انقلاب شد؟ آنزمان شاید شما بهترمتوجه خواهید شد که چرا
من باید بگویم که هرگزازسرنگون شدن رژیم حاج محمدرضا شاه پهلوی و به روی کارآمدن رژیم حاج روح الله موسوی خمینی بنام انقلاب نام نبرده ام ونخواهم برد. بلکه این رخداد را دگرگونی مهرها یا بهتربگویم مزدوران و نوکران حلقه بگوش میدانم که ازسوی سردمداران رژیم های همانند امریکاوکشورهای اروپائی انجام گرفت. رژیمهای که برای دست یابی به امکانات مالی وچپاول کشورایران ودیگرکشورهای همجواربا هم دریک نیرد بی پایان بوده وهستند. به همین دلیل پرسش من این است که چرا رژیم حاج محمد رضاشاه پهلوی سرنگون شد و چرا رژیم حاج روح الله موسوی خمینی به روی کارآمد؟
گروهی ازهم میهنان ما هستند که سالهای زیادی درکشورسوئد زندگی کرده اند ومیکنند. امید من ازاین گروه ازهم میهنان گرامی این است که دست کم جامعه سوئد و رژیم سوئد را بدرستی شناخته باشند. چرا که این گروه ازهم میهنان گرامی درگفتار؛رفتار؛ کردار و اندیشه خود نشان داده اند و میدهند که دارای دواشتباه اساسی میباشند. یکی اینکه این هم میهنان جامعه و رژیم پیشین ایران را بدرستی نه شناختند یا اینکه نمی خواهند بشناسند. دوم اینکه این هم میهنان گرامی جامعه ورژیم سوئد را نیزبدرستی نشناخته اند یا اینکه نمی خواهند بشناسند
این گروه ازهم میهنان گفتگوازاین میکنند که رژیم پیشین ایران یک رژیم سلطنتی بود و رژیم سوئد هم یک رژیم سلطنتی است. و خیلی ساده اندیشانه وکوته فکرانه ازگروه دیگرهم میهانان ایرانی خود که اندیشه و تفکردیگری دارند و همانند آنان نمی اندیشند. با زیرپرسش بردن آنان دراین کشورمی پرسند که چرا شما که مخالف رژیم سلطنتی بودید به یک کشوری با رژیم سلطنتی پناهنده شده اید یا آمده اید؟
من دراینجا میخواهم به این هم میهنان گرامی بگویم که. هم میهن گرامی؛ هرگردی گردو نیست. شما چگونه و براساس چه سند واسنادی میگوید که رژیم پادشاهی ایران وسوئد یکی بوده وهست. من میخواهم بگویم که درایران به این دلیل رژیم پادشاهی دیکتاتوری سرنگون شد که درکشوردمکراسی نبود.به این دلیل رژیم سرنگون شد که یک فردی بنام حاج محمد رضا شاه برای سردمداران رژیم های امریکا و اروپا بردگی میکرد و برای مردم دریند ایران پادشاهی یا بهتربگویم دیکتاتوری. زمانیکه سردمداران کشورهای امریکائی و اروپائی نیزمتوجه شدنده که تاریخ مصرف برده زنجیریشان به پایان رسیده. پس ازاستفاده کردن ازاین مهره. آنرا برداشتند و یک مهر دیگری بنام حاج روح الله موسوی خمینی را جایگزین او کردند. رژیم پادشاهی دیکتاتوری ایران به این دلیل سرنگون شد که مردم دراداره امورشرکت نداشتند. رژیم به این دلیل سرنگون شد که فقرو اختلافات طبقاتی بیداد میکرد. رژیم به این دلیل سرنگون شد که آزادی ودمکراسی درکشورنبود. رژیم به این دلیل سرنگون شد که آزادی احزاب و انتخابات درکشورنبود
رژیم به این دلیل سرنگون شد و یک رژیم مذهبی جایگزین آن شد که فردی بنام حاج محمد رضاشاه خود را کمربسته بتکده ای بنام امام رضای عرب میدانست و هرماه یکبار به پابوس این این بتکده می رفت. درهزیان گوی خود میگفت که بت دیگر بنام ابوالفضل عرب به داد اورسیده و اورا ازمرگ نجات داده. رژیم به این دلیل سرنگون شد که حاج محمد رضا شاه پهلوی خود را یک فرد مذهبی میدانست ودرایام شعبده بازی های بنام عاشورا. با حضوردرمسجد سپهسالاردرروضخوانی آخوند فلسفی شرکت میکرد
رژیم به این دلیل سرنگون شد وبه این دلیل یک رژیم مذهبی جایگزین آن شد که این فردهزیانگو که حاج محمدرضا شاه پادشاه ودیکتاتورایران باشد. دردوران حکومت خودش بیش از 200000 آخوند مفتخوردراین کشورتربیت کرد. رژیم به این دلیل سرنگون شد که آخوند درزمان حکومت این مرد هزیانگو برای خود حکومت داشت. مساجد رادراختیارداشت. منابررا دراختیار داشت. حسینه ها؛ فاطمیها و مدارس فتنیه قم را دراختیارداشت و ازهمه مهمتر در چنین مراکز برای خود نیرو تربیت میکرد. البته نامگذاری این مراکزخرافاتی وفتنه ونقشی که اینها دراین کشوربه اصطلاح اسلامی و شیعه و مردم مسلمان آن که به اشتباه خود را بافرهنگ و آگاه میدانند، بازی کرده و میکند. هرگزبرای این گروه ازهم میهنان ما مسئله انگیزنبوده و نیست و نخواهد بود. چرا که اینان نیزهمانند دبکتاتورشان فکر میکنند. اینان زمانیکه می خواهند ازنیروهای دگراندیش ایرانی نام به برند یک پسوند بی خدا به آنان اضافه میکنند. اما اینان بایست بدانند که هرکسی این لیاقت و شایستگی را ندارد که با دست یابی به دانش و خرد بداند که این انسان است که خدا را آفریده . به ویژه این خدای که شما ازآن سخن میگوید. آفریده شیادان، فرییکاران، چپاولگران وآدمکشانی همچون آخوند ها بوده و میباشد. ما نه به خدای آنان نه به شیطان آنان ایمان داشته وخواهیم داشت. این هم لیاقت و شایستگی شما را نشان میدهد که خود را بنده خدای آفریده این شیادان میدانید. خدا نیزهمانند دیگر ائدولوژیها یک ائدولوژی است و اساسا" هرگز ائدولوژی نمی تواند انسان به آفریند. بلکه این انسان است که ائدولوژیها را، که خدا یکی ازآناها است آفریده ونامهای گوناگونی برآنها گذاشته
همزمان که این سرباران جامعه و آدمکشان اسلامی زیرسایه حاج محمد رضاشاه دیکتاتورو اسلام پناه به کار وزندگی و حکومت خود سرگرم بودند. این دیکتاتوربا سرکوب کردن نیروی های دگراندیش و گرفتن هرگونه آزادی ازآنان هیچ گونه امکاناتی را برای آنان باقی نگذاشته بود. به همین دلائل وبه سادگی و آسانی میتوان درک کرد که پس ازسرنگونی چنین رژیمی یک رژیم مذهبی به روی کار خواهد آمد. نه یک رژیم دمکرات. نه یک رژیم سوسیالیستی. نه یک رژیم کمونیستی. نه یک رژیم ملی. اساسا" این رژیم محصول و میوه نهالی است که رژیم پیشین درکشت وکارو نگهداری آن سهم مهمی داشت
من بدان ایمان دارم که این گروه ازهم میهنان که می پرسند چرا انقلاب کردید؟ دراین مدت زمان زندگی کردن درکشور سوئد نیزنتوانسته اند رژیم و سیستم این کشوررا به شناسند.اگراینان شناخت درستی داشتند . دیگررژیم وسیستم سوئد را با رژیم پادشاهی دیکتاتوری پیشین ایران مقایسه نمیکردند
سوئد یک کشور پادشاهی است با یک سابقه دویست ساله دمکراسی. دراین کشور احزاب بوده وهستند که دریک انتخابات آزاد و با بدست آورند رائی مردم. کشوررا اداره کرده اند ومیکنند. نه یک دیکتاتوری بنام شاه. دراین کشورمردم دراداره امورشرکت فعال داشته ودارند. دراین کشورانتخابات آزاد؛ آزادی مطبوعات؛ آزادی بیان؛ آزادی سخن و اندیشه بوده وهست. دراین کشور آزادی مذهب و فرهنگ پویای نقد و انتقاد و به زیرزره بین بردن سیستم؛ رژیم سیاست؛ مذهب ؛ خدا؛ فرد؛ جامعه ؛ اجتماع بوده و هست. دراین کشور دولت خود را مسئول رفاه و دادن خدمات اجتماعی به مردم وشهروندان خود میداند. دراین کشورمردم ازامنیت زندگی؛ امنیت جانی؛ امنیت کاری؛ امنیت مالی وامنیت سیاسی برخورداربوده و هستند. دراین کشورزندانی سیاسی وجود ندارد. دراین کشوراعدام وجود ندارد.دراین کشورفرهنگ مقدس گرای وجود ندارد
درکشوردیکتاتورزده ایران کدام یک ازاینها بود وهست؟ شما چگونه به این سادگی به خود این اجازه را میدهید که رژیم دمکراتیک سوئد را با رژیم و سیستم پادشاهی دیکتانوری ایران مقایسه کنید؟ و به این نتیجه هم برسید که هردوکشور پادشاهی هستند. پس شما چرا انقلاب کردید؟ درست همانند این ماند که افرادی ازحزب مدرات کشور سوئد بروند وازحزب سوسیال دمکرات به پرسند که که چرا شما انتخابات را بردید؟!! یا سوسیا دمکرات ها بروند و همین این پرسش را ازمدرات ها بکنند
دراین کشوربه جای این پرسش ها. اینان با گردهم آئی خود. ازخود می پرسند که چرا ما انتخابات را باختیم؟ ما چه کار کردیم که نتوانستیم انتخابات را ببرم؟ آنزمان شما که درکشوری همچون ایران که یک دیکتاتور برآن حکومت میکرده. مردم این کشور را زیر پرسش می بری که چرا شما انقلاب کردید؟! چرا شما ازآن دیکتاتور وهواداران او و از خودت نمی پرسی. که شما وهواداران شما دراین مدت 37 سال چکارکردید که رژیمتان سرنگون شد؟
البته اینان آنقدر گستاخ وفرومایه هستند که درپاسخ به این پرسش به مردم توهین میکنند ومیگویند که این مردم بودند که شعورو دانش نداشتند و قدراین دیکتاتورو رژیم اورا ندانستند!!!. درست همانند این می ماند که حزب مدرات سوئد یا سوسیال دمکراتها بیایند و دلیل شکست خود را درانتخابات و ازدست دادن اداره کشوررا بی شعوری و کمی دانش مردم سوئد بدانند
من اگر بخواهم دراین مورد سخن بگویم به زمان بیشتری نیاز دارم. اما به همین چند مورد اکتفا میکنم. امید وارم که هم به این گروه هم میهنان کمکی کرده باشم. هم اینکه جوانان بدانند که چرا رژیم پیشین ایران سرنگون شد. و چنین رژیم آدمکش و سرکوبگری جایگزین آن شد
اما من هم درپایان میخواهم یک پرسش را با شما و دیگرهم میهنانی که مخالف رژیم هستید و برای سرنگونی آن کوشش کرده ومیکنند؛ درمیان بگذارم. رژیم سرکوبگرجمهوری اسلامی. رژیم هزارچهره. رژیم فریب ونیرنگ. رژیم کشتارو شکنچه. بدرستی آموخته و میداند که برای ادامه حکومت ننگین خود براین کشورومردم آن چگونه مخالفان ومردم ایران را سرکوب نماید. اما آیا شما که خود را مخالف رژیم میدانید و برای سرنگونی آن مبارزه میکنید فهمیده اید که چگونه می توانید با این رژیم سرکوبگرمبارزه کنید ؟
اگرپاسخ آری است. پس چرا این کارها و کوشش ها به نتیجه نرسیده؟ چرا شما تا کنون درهمه زمینه ها شکست خورده اید؟ وتا چه زمانی میخواهید خود ومردم را سرگرم نگهدارید ؟ وازاین اشتباهات خود درس بیاموزید؟ آیا شما بدنیا آمده اید که درتمامی زمان زندگی خود اشتباه بکنید وازاشتباهات خود درس بیاموزید؟
اگرپاسخ شما نه میباشد. پس شما زمانی که نمیدانید با چه روش و روشهای با رژیم مبارزه کنید؟ چرا خودتان و مردم را فریب میدهید؟. چرا بیهود فریاد میزنید؟ چرا بیهود نیرو، زمان و امکانات خود را به هدر میدهید؟ چرا میگوید که همه چیزرا میدانید؟ چرا خود را سخنگوی مردم میدانید؟
کوروش ایرانی