Sunday, November 11, 2012

دیکتاتورزاده یا شاهزاده؟

دیکتاتورزاده یا شاهزاده؟
هستند هم میهنان زیادی که سخن ازتاریخ چندهزارساله کشورایران میزنند. اکنون دردرازای این چند هزارسال چه برسراین کشورومردم این کشورآمده میگذریم. برای اینکه کار خود را آسان کنیم. کوشش میکنیم با هم نگاهی به این یک صدسال گذشه داشته باشیم.
این یکصد سال گذاشته به روشنی نشان داده ومیدهد که کشورایران دراختیارچند تا دیکتاتوربوده. این دیکتاتورها نیزبا آمدن خود کشوررا به مالکیت خود ومردم را به بردگی خود درآورده اند. اینان چند تا کارمهم انجام میدهند:

یک: با غارت کشوروبه کارگیری مزدوران خود فروخته دست به برپائی نیروهای سرکوبگرزده ومیزنند.
دو: همانند همه دیکتاتورها درپهنه گیتی، فرزندان خود را برای درس خواندن به اروپا فرستاده ومیفرستند.
سه: اگرخود یا افرادی ازنزدیکانش بیمارشده یا بشود. اورا برای درمان به بیمارستانهای مجهزبه اروپا فرستاده ومیفرستند.
چهار: دست به غارت منابع کشورزده ومیزنند وپولهارا درکشورهای اروپائی سرمایه گذاری کرده ومیکنند. اکنون فرزندان این کشورازامکانات برای درس خواندن برخوردارهستند یا نیستند. امکانات برای بهداشت ودرمان دارند یا ندارند. ازامکانان مالی برخوردارهستند یا نیستند. هرگزمسئله ای برای این دیکتاتورها نبوده ونیست.

فرزندان این دیکتاتورها نیزبا درس خواند دردانشگاه های اروپائی ودیدن دمکراسی به کشوربازگشته وکاردیکتاتوری پدرخود را ادامه داده ومیدهند.همیشه گفته ومیگویند که "مردم این کشورازفرهنگی برخوردارنیستند که دارای دمکراسی باشند! بلکه همیشه یک فرد دیکتاتورمیبایست بالای سراین مردم باشد وتوسرشان بزند"!
اکنون شاید که نه هستند کسانی که میگویند این دیکتاتورهای جاده ودانشگاه نیزساخته ومیسازند. اما گرفتاری این کسان یا افراد این است که اساسا" خود اینان دچارجنون واوباشگری فکری هستند. چرا که نمی دانند که اساسا" هردیکتاتوری یا هرکشورکه یک کشوردیگررا به زیرحاکمیت خود درآورد. برای اینکه بتواند به چپاول وغارتگری خود ادامه بدهد. دست به اینگونه خدمات زده ومیزند. اساس کاراین است که دمکراسی وآزادیهای فردی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی وشرکت مردم دراداره اموردربرنامه کارآنان نبوده ونیست.

چون گفتیم که میخواهیم کاررا آسان کنیم وزیاد راه دوری نرویم. نگاهی میکنیم به دیکتاتوری بنام رضا پهلوی که سرکارآمد وخود را شاه نیزنامید! اوهمه این چهاربندی که دربالا بدان اشاره شد بند به بند اجرا نمود. پسراین دیکتاتوردرس خوانده دراروپا به کشوربازگردید. نه تنها کاردیکتاتوری پدرخود را ادامه داد. بلکه با دچارشدن به مالیخولیای مذهبی. خوابهای مالیخولیای نیزدید. "ازاسب پائین افتادن او ونجات او بوسیله حضرت ابوالفضل"( یک مردعرب ولگرد بیابانگردی که دستهای خود را درنبردجنگهای فامیلی دربیابانها عربستان ازدست داده بود). این مرد عرب بیابانگرد. این دیکتاتورمالیخولیای که حاج محمدرضا پهلوی باشد را درهوامیگیرد وپیش ازاینکه سراین دیکتاتوربه یک سنگ بزرگی بخورد نجاتش میدهد!!

این دیکتاتوردچاربیماری مالیخولیای به این نیزاکتفا نمی کرد. بلکه هرماه یک بارنیزبه بتکده خراسان میرفت تا دست به چاروکشی این بتکده بزند. یک پای اودراین بتکده بود ویک پایش درون کاخهایش درتهران. با برپائی مراسم مذهبی و تربیت بیش ازدویست هزارآخوند مفتخوروآزاد گذاشتن دست آنان درتبلیغات اسلامی نیزفضای مذهبی را شدیدا" دربین بیشترین خانوادهای ایرانی رایج نمود. بگونه ای که بیشتر ایرانیان آرمان شهرخود را دراسلام ناب محمدی جسته ومی جستند!
این دیکتاتورمذهبی ، اسلام پناه ، ترسو، بزدل ودرس خوانده اروپا. با یک هیاهوکشوری را که به مالکیت خود درآورده بود. دودستی داد بدست یک آخوند آدمکش بنام خمینی! امروزجانشین خمینی فردی است بنام آخوند علی خامنه ای که دیکتاتوری خود را ادامه میدهد وبه همراه دیگرآخوند های مفتخوردیگردست به سرکوب مردم وغارت کشورنیززده.

امروزفرزندان این گدازاده های تازه به دوران رسیده درکشورهای اروپائی درس خوانده ومعالجه میشوند. آخوند علی خامنه ای که امروزدرکشوردیکتاتوری میکند، میگوید:" ایران کشورامام زمان است! این امام زمان است که صاحب این کشوراست"! خود را نیزنائب صاحب زمان میداند وبعنوان نائب صاحب زمان دیکتاتوری خود را دراین کشوراسلام زده و مذهبی شده ادامه میدهد.
درست وبا توجه یاوه گوی این دیکتاتوررا بخوانید." این کشورامام زمان است. امام زمان صاحب این کشوراست. ایشان نیزنائب امام زمان هستند". پس این کشوردراساس کشورایشان میباشد وایشان نیزصاحب کشورهستند همانند دو دیکتاتورهای پیشین( رضا ومحمدرضا چه نامهای ایران!) یاوه گویهای این آخوند آدمکش بنام علی خامنه ای را میتوانید درسخنرانی(یاوه گوی) اودریکمین شعبده بازی بنام " نمازجمعه" پس ازرخداد خرداد هشتاد هشت گوشش کنید.

جای بسیازشگفتی است که امروزیک فردی است بنام رضا پهلوی. اوبا پول های دزدیده شده پدرش که به اورسیده به آمریکا آمده وبه کاربازرگانی نیزسرگرم است. اما هرازچند گاهی وزمانیکه ازاین زندگی مرفه خود خسته میشود به همراه دیگردزدان وغارتگران که دورتا دوراوگرد آمده اند وبا پولهای غارت شده مردم ایران دراروپا و آمریکا زندگی میکنند وسرگرم کارهای بازرگانی خود هستند واورا شاهزاده مینامند! دراینجا وآنجا نیزدست به سخنرانی زده و میزند.سخن ازایران وایرانی وبه اصطلاح دمکراسی نیزمکند. جای شگفتی است که خود را رهبرشورا نه بعنوان یک عضو شورا نیزمیداند ونام شورا را نیزمیگذارد "شورای ملی"!

زمانیکه یک دیکتاتورزاده ای همانند رضا پهلوی به جای پوزش خواستن ازمردم ایران وهزینه کردن پولهای غارت شده مردم ایران درراه مبارزه با رژیم اشغالگرفاشیستی تروریستی اسلام عربی حاکم برایران. دست به بازرگانی میزند وخود را نیزشاهزاده میداند ومی نامد. باید گفت که این یک شورای دیکتاتوری برای دست یابی به مالکیت کشورایران وبه برده کشی مردم آن است نه یک شورای ملی برای سرنگون رژیم اشغالگرفاشیستی تروریستی اسلامی عربی وبرپائی دمکراسی، آزادی واداره امورکشوربه دست مردم ایران.

برای من ایرانی وهرایرانی آزادیخواهی واساسا" هرانسان آزادمنشی بسیارسنگین بوده وهست که می شنود که امروز ازیک دیکتاتورزاده بنام شاه زاده نام برده شده ومیشود. اگرپدردیکتاتوراین فرد شاه بود وشاهی کرده بود ومیکرد. که نه شاهی اوسرنگون میشد. نه کشورایران غارت میشد. نه این همه بدبختی برسراین مردم ایران می آمد. امروز که من با شما سخن میگویم سال دوهزاردوازده میلادی است. اگرما بخواهیم به ارزشهای انسانی وانسانیت خود بها بدهیم. میبایست دست کم این شهامت را داشته باشیم که سخن نادرست وناروا نگویم.( ما فردی درایران داشتیم بنام زرتشت که سه تا گفته ازاوبه ما ایرانیان هدیه شده . (پندارنیک، گفتارنیک و کردارنیک) اما زمانیکه ما به یک دیکتاتورزاده میگویم شاهزاده. نه پندرما نیک است. نه گفتارما نیک است. نه کردارما نیک است.

ما ایرانی ها برای رهای و آزادی خودمان هم که شده. میبایست دست ازاین شاهزاده وامامزاده بازی حاکم برکشورمان را برداشته ونخست خود، انسان بودن خود وانسانیت ، آزادی وآزادمنشی را دریابیم.سپس شاید بتوانیم با یاری گرفتن ازخرد، دانش، آگاهی، بینش، هوشیاری، زیرکی، درایت ، بردباری، همکاری، همیاری، همسوی وهمگامی دمکراسی وآزادی را درکشوردیکتاتورزده واسلام زده ایران برپا بکنیم.

کوروش ایرانی یازدهم نوامبردوهزارودوازده میلادی.

No comments: