Thursday, July 01, 2010

سه نکته با آقای بهرام مشیری

با دورود برآقای بهرام مشیری

من خواستم دراینجا سه نکته را با شما درمیان بگذارم.

نکته یک : شما دربرنامه تان درتاریخ 28/6/2010 اشاره ای داشتید به مصاحبه خودتان با صدای آمریکا. دراینجا شما ضمن انتقاد ازگرداننده برنامه درمورد اینکه چراایرانیان برون مرزی دارای تشکیلات سیاسی نیستند،برنامه حزبی ندارند و برای نبرد با رژیم اسلامی حاکم برایران اساسا" نمیتوانند با هم همکاری کنند ومسائل دیگر؛ گفتید که اساسا" ما دررژیم پیشین دارای احزاب نبودیم و بدلیل نبودن احزاب و آزادی های سیاسی؛ ما کار سیاسی را یاد نگرفته ام؛ و به همین دلیل نمی توانیم کارسیاسی بکنیم؛ واینکه کارسیاسی ازمهدکودک ومدارس آغارمیشود. که ما نداشتیم و نداریم. من دراینجا میخواهم بگویم که این پاسخ شما بیشتریک دفاع روانی است، وبنا به گفته شما یک مغلطه میباشد.نه یک پاسخ خردمندانه که میبایست برپایه دانش وآگاهی استوارباشد.

اگرما دررژیم پیشین دارای احزاب سیاسی بودیم وازآزادیهای سیاسی برخورداربودیم ودراداره امورکشورنقش داشتیم وحاج محمد رضا شاه پهلوی به جای دیکتاتوربه کارخود پادشاهی( شاه تشریفاتی) می پرداخت. درآنزمان نه رژیم پادشاهی ایشان سرنگون میشد نه مردم این پروانه را به یک مشتی آخوند مفتخواروخون آشام میدانند که این رژیم فاشیستی اسلامی را دراین کشوربه روی کاربیاورند.
اگرما دررژیم پیشین امکان داشتن احزاب را نداشتیم و آزادی های سیاسی برخوردارنبودیم. اما امزورکه درکشورهای اروپائی و آمریکائی زندگی میکنیم. نه تنها ازنزدیک شاهد دمکراسی و چگونگی برپای تشکیلات سیاسی هستیم، بلکه هیچگونه گرفتاری نیزبرای داشتن تشکلات سیاسیی و برنامه های حزبی برای تشکیل و تاسیس احزاب را نداشته ونداریم. ما دراینجا نه تنها میتوانیم با دانش وآگاهی و یاری ازتجربیات احزاب اروپائی و آمریکائی وامکانات همه جانبه ای که دراختیارداریم؛ بخوبی دست به کار تشکیلات حزبی وسیاسی بزنیم ، بلکه میتوانیم خیلی بهترازآنیکه ما میخواستیم درایران داشته باشیم، به کارهای تشکیلاتی و سیاسی دست یابیم.

اگرما چنین بکنیم، خواهیم توانست به دولتمردان کشورهای اروپائی و آمریکائی نشان بدهیم که ما نه تنها توان وامکانات برای برپائی احزاب و تشکیلات سیاسی داریم، بلکه برای اداره و مدیریت کشورایران نیزبرنامه داریم. درآنزمان است که دولتمردان کشورهای اروپائی و آمریکائی که خواهان منافع کشورو مردم خودشان هستند. هرگزنه تنها به رژیم اسلامی نزیدک نخواهند شد. بلکه با مشاهد این سازماندهی ازسوی ایرانیان وبرای سرمایه گذاری درازمدت خود به سوی ایرانیانی خواهند آمد که برنامه برای اداره امور و اداره کشوردارند. و این را درسازماندهی خود و درشرکت درفراخوانهای میلیونی خود نشان داده ومیدهند.

مبارزه با رژیم فاشیستی، تروریستی، عربی، اسلامی و برپائی تشکیلات و سازماندهی پیش کش ما ایرانیان برون مرزی. بیشترما هرساعت وهرروزمی بینیم که این رژیم حاکم برایران با درست کردن سریالهای ، فیلمها وبرنامه های گوناگون؛ چگونه ایرانی را بنام دزد، بیهویت وبی خرد به خورد مردم و دیگرملیت های می دهد. اما ما ایرانیانی که آخوند خمینی آدم کش و ضد ایرانی ازما بنام ایرانیان پرمدعی و درون تهی نام می برد. هرروز تماشاگر این مسائل هستیم .اما هیچکدام ازما ایرانیان برون مرزی این شهامت را نداشته ایم که با نشان دادن کمی شهامت، غیرت، دانش ، آگاهی و شرافت انسانی و میهنی و استفاده کردن ازاین همه امکانات مالی و تکنولوژی که دردست داریم. درمورد زندگی کوروش، درمورد نبرد نیروی دریای بین ایران و یونان، درمورد مبازرات یعقوب لیث، درمورد مبارزات بابک خرمدین، درمورد مبارزات ابومسلم خراسانی، درمورد کشتاراعراب و پایداری ایرانیان دردماوند، درمورد کودتای حسین عرب و جنگ او با دایی خودش، درمورد کشتارعلی عرب، درمورد بچه بازی محمد عرب و زنبارگی او، درمورد برده فروشی و تجاوز اسلامیان، درمورد رخدادهای که تبری درکتابهای تاریخی خود به نگارش درآورده. درمورد جنایت رژیم جمهوری اسلامی دراین سی سال درایران و کشتارمردم ایران، تجاوز به نوامیس مردم، بدارکشیدن جوانان، شرایط زندانها، روش شکنجها درزندانها و هزاران مسائل دیگری که این رژیم برای مردم ایران آفریده و می آفریند فیلم و سریال بسازیم و یک کارفرهنگی بکنیم.

من می خواهم سخن را کوتاه کنم و آن اینکه شما اگر امروزگفتگو ازمغالطات میکنید. خود این را بخوبی میدانی که این دانش وآگاهی را و نقد مسائل را شما دربیرون ازایران ودرسایه آزادی بیان، اندیشه وحاکمیت دمکراسی بدست آورده اید و میتوانید دست به نقد و بررسی زده وازاین راه به مبارزه با موهوماتی که رژیم های استبدادی پیشین و کنونی ایران و مزدوران خود فروخته این دواستبداد ازآنها بنام مقدسات نام برده و می برند برخاسته وانسان های پارسی زبان را درپهنه گیتی به ویژه درایران آگاه کنید. شما بخوبی میدانید که دراین مورد نمیتوانید بگوید که ما نمی توانیم دست به نقد و بررسی بزنیم. چرا که ما پروانه نقد وبررسی را دررژیم پیشین نداشتیم و به همین دلیل ما بلد نیستیم این کاررا بکنیم.

نکته دو: شما دریکی ازبرنامه هایتان با نام بردن ازیکی ازدوستان خود گفتید که به شما میگویند که اسلام یک لاشه ای بیش نیست! من میخواه بگویم که این افراد بسیارحساب شده و نه ابلهانه وندانسته چنین سخنی میگویند. اینان میخواند به شما بگویند که نیازی به نقد این مذهب فاشیستی نبوده و نیست. امام من میخواهم به شما بگویم که نقد و بررسی این مذهب فاشیستی؛ همانند خوراکی که ما سه باردرروز میخوریم میبایست روزانه و بدون کوچکترین درنگ ادامه داشته باشد. اگرشما نیزچنین نقد و بررسی را ازبرنامه خود بردارید. درآنزمان دیگری شنونده وتماشاگری برای برنامه خود نخواهیدداشت. ما اگر یک ثانیه، یک دقیه، یک ساعت و یک روز دست ازنقد و بررسی این مذهب فاشیستی برداریم. باورداشته باشید که این مذهب اسلام همانند یک سرطان دست به رشد و کشتاربیشتر انسانها خواهد زد. اگر دررژیم پیشین مردم پروانه نقد وبررسی این مذهب فاشیستی را داشتند؛ امروزمردم ایران دچارچنین رژیمی نمی شدند. مردم ایران این را میبایست بدانند که درآینده نیزدست ازنقدو بررسی این مذهب فاشیستی نخواهند برداشت. شما امروزاسلام را درچهارچوب ایران نگاه نکنید.

اگر شما به مذهب اسلام فاشیستی درپهنه گیتی نگاه کنید. خواهید دید که اسلام بنا به گفته دوست شما یک لاشه نیست. بلکه همانند یک سرطان خطرناکی است که درسایه رژیم های استبدادی فاشیستی؛ با شدت و شتاب بسیار بالائی درحال رشد و کشتار بوده و میباشد. شما اگربه کشورهای ترکیه،پاکستان، افغانستان، بنگلادش، کشمیرهندوستان، به کشورهای آسیای مرکزی ، به کشورهای عربی وآفریقائی نگاه بکنید. خواهید دید که اگردراین کشورهای یک انتخابات آزاد برگذارشود. درتمامی این کشورهای اسلامی های آدمکش رای خواهند آورد. و تنها درکشورایران میباشد که شکست خواهند خورد و رژیم فاشیستی تروریستی عربی اسلامی حاکم برایران نیزاین را بخوبی میداند.

شما حتی امروزاین رشد غده سرطانی فاشیست های اسلامی را دربیشترکشورهای دمکراتیک اروپائی و آمریکائی ودرسایه دمکراسی ( سواستفاده این فاشیست های اسلامی ازدمکراسی) می بینید. این ابلهانه است اگرما چشمان خود را ببندیم و بگویم که اسلام یک لاشه ای بیش نیست!

نکته سه: سیاست خارجی کشورهای استبدادی و کشورهای دمکراتیک را میتوان دریک جمله کوتاه بیان کرد و آن اینکه سیاست خارجی کشورهای استبدادی غارت کشورودادن باج به دیگرکشورها برای بقای رژیم خود و سرکوب مردم خود میباشد وسیاست خارجی کشورهای دمکراتیک دادن امتیازبه زیان مردم زیرسلطه حکومت های استبدادی و گرفتن باج برای حفظ ومنافع ملی کشورومردم خود میباشد.


با سپاس فراوان کوروش ایرانی 1/7/2010