Sunday, May 23, 2010

آقای فروزنده گرداننده تلویزیون اندیشه

آقای فروزنده گرداننده تلویزیون اندیشه

چند نکته با شما آقای فروزنده گرداننده تلویزیون اندیشه. من اساسا" هرگز به خودم این پروانه را نمی دهم که پای برنامه هرتلویزیونی یا رادیوی بنشینم. چون آقای حسن داعی برنامه گفتگوی شما با ایشان را برای من فرستاده بود. به همین دلیل من این برنامه را تماشا کردم. با دیدن این برنامه من برای اولین باربا نام شما و تلویزیونی بنام اندیشه آشنا شدم. پس ازدیدن این برنامه، دریافتم که شما یکی ازمزدوران( کراواتی، کت و شلواری ساکن آمریکا) رژیم جمهوری اسلامی حاکم برایران هستید وچه آگاهانه نیزنقش مزدوری خود را بازی میکنید.

شما شاید. شاید که نه حتما" و بقینا" خواهد گفت که من خیلی تند میروم و بدون داشتن مدرکی به شما برچسب مزدوری رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی را میزنم. اما من میخواهیم بشما بگویم که نیازی نیست که یک فرد میبایست انیشتن باشد تا مزدواران رژیم را بشناسد. اساسا" رژیم جمهوری اسلامی این را بخوبی میداند که درآمریکا واروپا نیازی به مزدوران آقا(ریشو و یقه آخوندی و تسبیح بدست) و یا خانم ( روسری داربا پوشش اسلامی) را نداشته و ندارد. بلکه دراین کشورهای نیاز به مزدوران آقای کراواتی، کت و شلواری و خانم بدون روسری و پوشش اسلامی دارد. من اگر بخواهم دلائل مزدوری شما را دراینجا بنویسم. بایست به صدهای وهزاران مدارک اشاره نمایم. اما من دراینجا به چند تا اکتفا میکنم. چرا که مشت نمونه خروار میباشد.

شما میگوید که 25 ساله است که ازایران بیرون آمده اید ودرآمریکا زندگی میکنید. همزمان میگوید که شما مخالف تحریم های کشورهای دیگر برعلیه رژیم جمهوری اسلامی میباشید. البته شما مزدوران درس خود را خوب خوانده اید و میدانید ک چه میگوید. شما میگوید که تحریم علیه مردم ایران است نه رژیم جمهوری اسلامی. همانگونه که مزدورفرومایه وپادوی آخوند علی خامنه ای، بنام احمدی نژاد سخن ازملت ایران میگوید نه رژیم جمهوری اسلامی. اگر دراینجا ما شما را فروزنده ای بدانیم که خود را مزدورنمیداند. بلکه خود را یک فرد به اصطلاح ضد رژیم اسلامی میداند و به همین دلیل و برخلاف میل خود ایران را رها کرده و درآمریکا زندگی میکند.
ما میگویم که شما به این دلیل ایران را رها کره اید که رژیم جمهوری اسلامی حاکم برایران شما را تحریم کرده بود( تحریم آزادیی به شما آزادی نمیداد. تحریم زندگی کردن، به شما پروانه زندگی آزادانه نمیداد. تحریم کاری، به شما پروانه کارکردن و پیشرفت رانمیداد.تحریم نیازمندی های انسانی ،سخن گفتن، نوشتن، لباس پوشیدن، موزیک گوش کردن و تفریح کردن، مسافرت وهزاران نیازهای ابتدای دیگر..) مگر اینکه عملا" شما مزدوری خود را به رژیم نشان میدادید. درآنزمان درپناه رژیم نه تنها به مزدوری خود میتوانستید ادامه بدهید. بلکه ازتمامی امکانات نیز بهرمند میشدید.

شما میدانید که رژیم جمهوری اسلامی بیش ازسی سال است که بیشترمردم ایران را تحریم کرده( پروانه دانشگاه رفتن را ازآنان گرفته. پروانه زندگی کردن را از آنان گرفته. پروانه کارکردن را ازآنان گرفته. پروانه سخن گفتن و نوشتن را ازآنان گرفته و هزاران تحریم دیگر و درسایه این تحریم های رژیم. بیشتر مردم ایران با هیولای بیکاری، بیماری ، فلاکت، بدبختی، بیخانمانی، گرسنگی، بیسوادی و هزاران گرفتاریهای دیگردست پنجه نرم میکنند. درآنزمان شما چگونه بخود این پروانه را میدهید که ازتحریم چنین رژیمی پشتیبانی کنید؟ مردمی که نان برای خوردن ندارند. مردمی که خانه ندارند. مردمی که کارندارند. مردمی که سالی یک بار توان خرید گوشت را ندارند. مردمی که برای برآوردن نیازهای ابتدای خود به تن فروشی و فروختن کلیه دست میزنند. مردمی که پروانه نفس کشیدن را ندارند. مردمی که تامین جانی، کاری، حتی ناموسی ندارد و اگر سخن از آزادی بگوید رژیم هستی و نیستی خانواده او را تهدید میکند. مردمی که بیش ازسی سال است که رژیم اشغالگری بنام جمهوری اسلامی آنان را به گروگان گرفته و کشورشان را غارت کرده و میکند و این پولهای باد آورده را صرف گسترش اسلام فاشیستی خود کرده و میکند. حزب الله را درلبنان و حماس را درفلستین تغذیه کرده و میکند، چه نیازی به بنرین دارد؟ آنزمان شما در آمریکا نشسته اید و با تحریم چنین رژیمی فاشیستی مخالفت میکنید! ننگتان باد.

شما خوب میدانید که شوربختانه تهران درسایه حکومت ها دیکتاتوری تبدیل شده به شهری که دزدان درآن سکونت گزیده اند. به هیمین دلیل بیشتراین دزدان که امزور ساکن اروپا و امریکا نیزهستند. فکرمیکنند که شمال تهران یعنی ایران و ایران یعنی شمال تهران. به همین دلیل هم فکر میکنند که این مردم ایران نیازبه بنزین دارند! من اگربخواهم که نوشته را ادامه بدهم میبایست برای افشای شما مزدواران کتابها بنویسم. اما به هیمن نکه اکتفا میکنم و نوشته را دربا چند جمله دیگر بپایان می برم. فرد مبارزی همانند حسن داعی دست به افشای مزدواران و باندهای سازمان یافته و سازمان نیافته رژیم و خودرژیم جمهوری اسلامی زده. این بررسی و افشاگری تنها نیمی ازکارمیباشد. ای کاشک مبارزانی نیز پیدا مشدند و دست به برسی وافشاگری افرد و سازمان های میزدند که دراین سی سال خود را مخالف رژیم معرفی کرده اند( شاه اللهی، چپ اللهی و علی اللهی (مجاهدین خلق) وبا اسناد ومدارک نشان میدادندکه این بی خردانی که خود را مخالفان میدانند. حتی نتوانسته اند دراین زمان دست به اداره امور روزانه خود بزنند. چه رسد به اینکه بخواهند برنامه ای برای اداره امورکشوری بنام ایران داشته باشند. وهمزمان نشان میدادند که ما برای رهای ایران و ایرانی چه باید بکنیم .

شما اگر میخواهید بدانید که من چه کسی هستم. میتوانید به وبلاگ من رفته و به نوشته های این وبلاگ نگاهی بکنید. درآنجا خواهید فهمید که من چه کسی هستم. اگرسخنی نیز برای گفتن دارید. میتوانید دراین ویلاگ بنویسید و پاسخ خود را دریافت نمائید.
کوروش ایرانی ‏2010‏-‏05‏-‏23

آقای فروزنده گرداننده تلویزیون اندیشه

آقای فروزنده گرداننده تلویزیون اندیشه

چند نکته با شما آقای فروزنده گرداننده تلویزیون اندیشه. من اساسا" هرگز به خودم این پروانه را نمی دهم که پای برنامه هرتلویزیونی یا رادیوی بنشینم. چون آقای حسن داعی برنامه گفتگوی شما با ایشان را برای من فرستاده بود. به همین دلیل من این برنامه را تماشا کردم. با دیدن این برنامه من برای اولین باربا نام شما و تلویزیونی بنام اندیشه آشنا شدم. پس ازدیدن این برنامه، دریافتم که شما یکی ازمزدوران( کراواتی، کت و شلواری ساکن آمریکا) رژیم جمهوری اسلامی حاکم برایران هستید وچه آگاهانه نیزنقش مزدوری خود را بازی میکنید.

شما شاید. شاید که نه حتما" و بقینا" خواهد گفت که من خیلی تند میروم و بدون داشتن مدرکی به شما برچسب مزدوری رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی را میزنم. اما من میخواهیم بشما بگویم که نیازی نیست که یک فرد میبایست انیشتن باشد تا مزدواران رژیم را بشناسد. اساسا" رژیم جمهوری اسلامی این را بخوبی میداند که درآمریکا واروپا نیازی به مزدوران آقا(ریشو و یقه آخوندی و تسبیح بدست) و یا خانم ( روسری داربا پوشش اسلامی) را نداشته و ندارد. بلکه دراین کشورهای نیاز به مزدوران آقای کراواتی، کت و شلواری و خانم بدون روسری و پوشش اسلامی دارد. من اگر بخواهم دلائل مزدوری شما را دراینجا بنویسم. بایست به صدهای وهزاران مدارک اشاره نمایم. اما من دراینجا به چند تا اکتفا میکنم. چرا که مشت نمونه خروار میباشد.

شما میگوید که 25 ساله است که ازایران بیرون آمده اید ودرآمریکا زندگی میکنید. همزمان میگوید که شما مخالف تحریم های کشورهای دیگر برعلیه رژیم جمهوری اسلامی میباشید. البته شما مزدوران درس خود را خوب خوانده اید و میدانید ک چه میگوید. شما میگوید که تحریم علیه مردم ایران است نه رژیم جمهوری اسلامی. همانگونه که مزدورفرومایه وپادوی آخوند علی خامنه ای، بنام احمدی نژاد سخن ازملت ایران میگوید نه رژیم جمهوری اسلامی. اگر دراینجا ما شما را فروزنده ای بدانیم که خود را مزدورنمیداند. بلکه خود را یک فرد به اصطلاح ضد رژیم اسلامی میداند و به همین دلیل و برخلاف میل خود ایران را رها کرده و درآمریکا زندگی میکند.
ما میگویم که شما به این دلیل ایران را رها کره اید که رژیم جمهوری اسلامی حاکم برایران شما را تحریم کرده بود( تحریم آزادیی به شما آزادی نمیداد. تحریم زندگی کردن، به شما پروانه زندگی آزادانه نمیداد. تحریم کاری، به شما پروانه کارکردن و پیشرفت رانمیداد.تحریم نیازمندی های انسانی ،سخن گفتن، نوشتن، لباس پوشیدن، موزیک گوش کردن و تفریح کردن، مسافرت وهزاران نیازهای ابتدای دیگر..) مگر اینکه عملا" شما مزدوری خود را به رژیم نشان میدادید. درآنزمان درپناه رژیم نه تنها به مزدوری خود میتوانستید ادامه بدهید. بلکه ازتمامی امکانات نیز بهرمند میشدید.

شما میدانید که رژیم جمهوری اسلامی بیش ازسی سال است که بیشترمردم ایران را تحریم کرده( پروانه دانشگاه رفتن را ازآنان گرفته. پروانه زندگی کردن را از آنان گرفته. پروانه کارکردن را ازآنان گرفته. پروانه سخن گفتن و نوشتن را ازآنان گرفته و هزاران تحریم دیگر و درسایه این تحریم های رژیم. بیشتر مردم ایران با هیولای بیکاری، بیماری ، فلاکت، بدبختی، بیخانمانی، گرسنگی، بیسوادی و هزاران گرفتاریهای دیگردست پنجه نرم میکنند. درآنزمان شما چگونه بخود این پروانه را میدهید که ازتحریم چنین رژیمی پشتیبانی کنید؟ مردمی که نان برای خوردن ندارند. مردمی که خانه ندارند. مردمی که کارندارند. مردمی که سالی یک بار توان خرید گوشت را ندارند. مردمی که برای برآوردن نیازهای ابتدای خود به تن فروشی و فروختن کلیه دست میزنند. مردمی که پروانه نفس کشیدن را ندارند. مردمی که تامین جانی، کاری، حتی ناموسی ندارد و اگر سخن از آزادی بگوید رژیم هستی و نیستی خانواده او را تهدید میکند. مردمی که بیش ازسی سال است که رژیم اشغالگری بنام جمهوری اسلامی آنان را به گروگان گرفته و کشورشان را غارت کرده و میکند و این پولهای باد آورده را صرف گسترش اسلام فاشیستی خود کرده و میکند. حزب الله را درلبنان و حماس را درفلستین تغذیه کرده و میکند، چه نیازی به بنرین دارد؟ آنزمان شما در آمریکا نشسته اید و با تحریم چنین رژیمی فاشیستی مخالفت میکنید! ننگتان باد.

شما خوب میدانید که شوربختانه تهران درسایه حکومت ها دیکتاتوری تبدیل شده به شهری که دزدان درآن سکونت گزیده اند. به هیمین دلیل بیشتراین دزدان که امزور ساکن اروپا و امریکا نیزهستند. فکرمیکنند که شمال تهران یعنی ایران و ایران یعنی شمال تهران. به همین دلیل هم فکر میکنند که این مردم ایران نیازبه بنزین دارند! من اگربخواهم که نوشته را ادامه بدهم میبایست برای افشای شما مزدواران کتابها بنویسم. اما به هیمن نکه اکتفا میکنم و نوشته را دربا چند جمله دیگر بپایان می برم. فرد مبارزی همانند حسن داعی دست به افشای مزدواران و باندهای سازمان یافته و سازمان نیافته رژیم و خودرژیم جمهوری اسلامی زده. این بررسی و افشاگری تنها نیمی ازکارمیباشد. ای کاشک مبارزانی نیز پیدا مشدند و دست به برسی وافشاگری افرد و سازمان های میزدند که دراین سی سال خود را مخالف رژیم معرفی کرده اند( شاه اللهی، چپ اللهی و علی اللهی (مجاهدین خلق) وبا اسناد ومدارک نشان میدادندکه این بی خردانی که خود را مخالفان میدانند. حتی نتوانسته اند دراین زمان دست به اداره امور روزانه خود بزنند. چه رسد به اینکه بخواهند برنامه ای برای اداره امورکشوری بنام ایران داشته باشند. وهمزمان نشان میدادند که ما برای رهای ایران و ایرانی چه باید بکنیم .

شما اگر میخواهید بدانید که من چه کسی هستم. میتوانید به وبلاگ من رفته و به نوشته های این وبلاگ نگاهی بکنید. درآنجا خواهید فهمید که من چه کسی هستم. اگرسخنی نیز برای گفتن دارید. میتوانید دراین ویلاگ بنویسید و پاسخ خود را دریافت نمائید.
کوروش ایرانی ‏2010‏-‏05‏-‏23