Sunday, May 10, 2009

نقد وبررسی و مستند سازی خود فروختگان یا فریب خوردگان درون مرزی درزیر سایه وکمک رژیم اشغالگرجمهوری اسلامی حاکم برایران و مردم ایران

نقد وبررسی و مستند سازی خود فروختگان یا فریب خوردگان درون مرزی درزیر سایه وکمک رژیم اشغالگرجمهوری اسلامی حاکم برایران و مردم ایران

با دورود بر فرزند دلیر ایران زمین آقای بهرام مشیری

بیشترمردم ایران میدانند که تازیان درزیرپرچم اسلام (غارت ، چپاول، غنیمت، به بردگی گرفتن مردم ایران، کشتن فرزندان ایران؛ تجاوز به زنان و دختران ایرانی؛ به اسارت گرفتن کودکان دختر و پسر و به غلامی درآوردن آنان و فروختن آنان بنام برده و گرفتن باج و خراج ازمردم نگونبخت ایران) به ایران یورش بردند. که خوشبختانه بیشتراین رخداد های تکان دهند درتاریخی بنام تاریخ تبری(طبری) به نگارش درآمده.

اما وشوربختانه، مردم ایران همانا بدلائل اینکه سایه استبداد و ارتجاع به ویژه پس ازیورش تازیان براین کشور و مردم این کشورحاکم گردید. بیشترآنان با تاریخ ، تمدن و فرهنگ خود بیگانه شده و هستند. اگرامروز نیزاین مردم به خود نیایند وازاین خواب خرگوشی خود بیدار نشوند وآگاهانه به پا بر نخیزند. این سایه استبداد وارتجاع برسرمردم وکشورایران همچنان ادامه خواهد داشت.

امروزنیزشوربختانه خود فروختگانی هستند که دردرون ایران و با گرفتن کمکهای مالی کارهای (کارهای که مایه ضد ایرانی داشته اند و دارند و به پایداری این رژیم کمک کرده اند و میکنند. رژیم نیزبا این روش خودکوشش کرده و میکند که هرپه بیشتر به تاریخ ،هویت وفرهنگ این مردم ضربه بشتری وارد کرده و بکند ودرنهایت تاریخ ، فرهنگ وهویت تازی را جایگزین نماید) رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی با تائید کردن این مستند سازی ها به این افراد خودفروخته پروانه داده و میدهد تا اینان به خیال خوددست به فیلم ومستند سازی این کارها بزنند.

این خود فروختگان درون مرزی با این کارمستند سازی خود. بخشی ازاین کارهای خود را نیز به خارج ازکشورفرستاده تا بخورد ایرانیان برون مرزی، مصرف کنندگان کالاهای غارت شده مردم ایران بوسیله رژیم بنام کالا های صادراتی رژیم و بخواب فرو رفته نیزبدهند.

اما درمورد نقد و بررسی که رژیم ازآن چگونه بهره برداری کرده و میکند من برای نمونه به مورد احمد شاملواشاره میکنم.
رژیم میدانست که اگر یک آخوند بخواهد دست به نقد و بررسی کتابی بنام شاهنامه فردوسی بزند. نه تنها بیشتر مردم ایران به نقد و بررسی آنان توجه نخواهند کرد؛ بلکه این کارنتیجه عکس نیزخواهد داشت. به همین دلیل رژیم بنا به همانا سیاست های که دربا لا بدان اشاره شد این کار را به فردی بنام احمد شاملو سپرد.
من بنام یک ایرانی ازهمان ابتدا با این کاراین فرد مخاالف بودم. نه به این دلیل که من مخالف نقد و بررسی باشم. بلکه میدانستم که درپس این کارچه مسائلی نهفته است. امروز میدانیم که فردی بنام احمد شاملو بجای نقد و بررسی علمی ادبی و خردمندانه. به لجن پراکنی به شاهنامه دست زد واین کاراو بیشترنشئت گرفته ازتفکرات تودهیها وسیاست های جمهوری اسلامی بود؛ که خود شما بهترهرکسی به آن آگاهی دارید.

من باوردارم که همه این حق را دارند که هرکتاب، هرنویسنده، شاعر، سیاستمدار، مذهب، خدا، پیامبرو غیره که بخواهند. باید بتوانند درآزادی کامل وبا یاری ازعلم و تاریخ وخرد خود و خردجامعه به نقدوبررسی کشیده ودیدگاه های خود را بیان بکنند، سخن بگویند و بنویسند. به همین دلیل من کمترین خواسته ای که ازفردی بنام احمد شاملو داشتم. این بودکه این فرد میبایست یک شرطی را برای نقد و بررسی شاهنامه میگذاشت. وآن اینکه ایشان میتوانست به شرطی به نقد و بررسی شاهنامه دست بزند؛ که همزمان بتواند به نقدوبررسی فردی بنام محمدعرب که ازاو بنام پیامبر وفرستاده الله نام برده و می برند. ازآدمکشان عربی که ازآنان بنام امام نام برده و میبرند.( ازعلی گرفته تا مهدی) ازکتابی ارتجاعی بنام قران که ازآن بنام کتاب الله نام برده و میبرند. از الله موهوم آنان وهزاران بت های عرب دیگرکه به شکل های گوناگون بنام مقدسات بخورد این مردم داده اند و میدهند؛ دست به نقد و بررسی بزند. البته اگرشهامت،دانش وآگاهی ان را داشت. اما این فرد شوربختانه نه تنها این کاررا نکرد. بلکه کاری را کرد که درنهایت خدمت به سرکردگان رژیم جمهوری اسلام و توده های میهن فروش بود.

امروزهم خود فروختگانی هستند که دردرون ایران دست به فیلم ومستند سازی زده و میزنند. اما هیچکدام این خود فروختگان اجازه نقد و بررسی بت ها ی که دربالا بدان اشاره شد نداشته و ندارند. حتی تا به امروزیک فرد ایرانی پیدا نشده که کوچکترین گامی را برداشته و فیلمی اززندگی کوروش بنیان گذار ایران بسازد. یا دست به فیلم و مستند سازی رخدادهای تکان دهنده ای که تازیان با ایرانیان کردند و بخش بزرگی ازاین رخدادها درتاریخ تبری به نگارش درآمده دست بزند.

اما شیرمرد برومندی همانند شما با شهامت، آگاهی ودلیری بدرستی دست برروی نکاتی گذاشته که آخوند هرگز نقدوبررسی آنها را نه تنها به هیچ کسی اجازه نداده ونمیدهد. بلکه دست به ترور وکشتن این نقادان نیززده و میزند و کمترایرانی نیزشهامت نقدو برسی آنها را بخودداده و میدهد.

پپشنهاد من به شما فرزند دلیرایران زمین؛ این است که ما ایرانیان میبایست دست به مستندسازی تاریخ ایران بزنیم . بویژه به مستند سازی رخداد های که شما با یاری گرفتن ازتاریخ تبری بدانها اشاره کرده ومیکنید تا بدین وسیله ازیک سو دیوارهای ارتجاع واستبداد را ویران کرده و ازسوی دیگر به آگاهی مردم فریب خورده دست زده. به امید اینکه این مردم روزی ازاین خواب خرگوشی خود بیدارشده وبرای بدست گرفتن سرنوشت خود و اداره امور و کشورایران به پا برخیزند.

این مستندسازی میتواند با یاری گرفتن ازایرانیان برون مرزی باشد که درکار فیلم ومستند سازی دست دارند. بویژه کسانی خود را ایرانی میدانند و ازایرانی بودن خود تنها یک شناسنامه ایرانی دارند و امروزدرکشورآمریکا با پول های میلیاردی خود به زندگی بی تقاوت خود ادامه داده و میدهند؛ بخود آمده و با به کارگپری بخشی از سرمایه خود دراین راه گامی را برای کشور و مردم ایران برداشته و با ساختن چنین فیلمها و مستند سازی ها بتوانند درهمکاری تنگا تنگ با شما و زیر نظر شما بعنوان یک تاریخدان، تاریخ شناس و مورخ کار خود را انحام بدهند و پیش از اینکه سر به خاک بگذارند. توانسته باشند این لکه ننگ یعنی حاکمیت جمهوری اسلامی اشغالگرحاکم برایران و مردم ایران را ازمیان بردارند.

با سپاس فراوان کوروش ایرانی
آپریل 2009